فهرست مطالب

    تعاریف

    اتصال اتکایی: اتصالی که در آن انتقال نیروی برشی از طریق اتکای بدنه پیچ به جداره سوراخ صورت می گیرد و از مقاومت اتصال در برابر لغزش صرف نظر می شود.

    اتصال پیش تنیده: اتصالی که در آن انتقال نیروی برشی از طریق اتکای بدنه پیچ به جداره سوراخ صورت می گیرد و از مقاومت اتصال در برابر لغزش صرف نظر می شود. با این وجود در اجرا و هنگام نصب، پیچ های این نوع اتصالات باید پیش تنیده شوند.

    اتصال ساده (مفصلی): اتصالی است که از نظر دوران، انعطاف پذیر بوده و لنگری را به تکیه گاه انتقال نمیدهد.

    اتصال کف ستون: اتصالی است که از ورق کف ستون، اجزای اتصال دهنده (شامل سخت کننده های قائم، افقی و لچکی) و وسایل اتصال (شامل میل مهارها، پیچ و جوش) تشکیل شده و وظیفه آن انتقال نیروهای ایجادشده در پای ستون به شالوده است.

    اتصال گیردار پیش تأییدشده تیر به ستون: اتصال گیرداری است که دارای توانایی تحمل تغییر شکل های دورانی غیر الاستیک به میزان موردنظر، بدون کاهش قابل توجه مقاومت است. الزامات این نوع اتصالات در بخش ۱۰-۳-۷ ارائه شده است.

    اتصال گیردار تأییدشده تیر به ستون: اتصال گیرداری است که عملکرد آن مطابق الزامات بخش ۱۰-۳-۸ تأیید میشود.

    اتصال گیر دار تیر به ستون: اتصالی است که در آن زاویه بین تیر و ستون پس از تغییر شکل حاصل از کلیه بارها، تقریبا بدون تغییر مانده و لنگر خمشی تیر قابل انتقال به ستون است.

    اتصال لغزش بحرانی: اتصالی که در آن هیچ گونه لغزشی بین سطوح تماس مجاز نبوده و انتقال نیروی برشی در اتصال از طریق نیروی اصطکاک بین سطوح در تماس اتصال انجام می پذیرد.

    آثار δ-P: به آثار اضافی ناشی از بارها گفته می شود که به علت وجود تغییر شکل در طول اعضا به وجود می آید. آثار

    P-Δ: به آثار اضافی بارها به علت تغییر مکان جانبی نسبی کل سیستم سازه‌ای گفته می شود و به علت برون محوری ناشی از تغییر مکان جانبی دو انتهای اعضا نسبت به یکدیگر به وجود می آید.

    اجزای با دو لبه مقید: ورق های تحت فشار تشکیل دهنده مقطع یک عضو سازهای که دو لبه آن در راستای بارگذاری به اجزای دیگر مقطع متصل باشند.

    اجزای با یک لبه مقید: ورق های تحت فشار تشکیل دهنده مقطع یک عضو سازه ای که فقط یک لبه آن در راستای بارگذاری به اجزای دیگر مقطع متصل باشد.

    آزمایش طاقت نمونه شیار داده شده شار پی: آزمایش دینامیکی که بر روی نمونه شیار داده شده استاندارد فولادی تحت اثر یک ضربه استاندارد صورت می گیرد و میزان طاقت (جذب انرژی) نمونه فولادی را در مقابل ترد شکنی مشخص می نماید.

    آزمون غیر مخرب: آزمایشی که در آن بر عضو سازهای آسیبی وارد نگردد و پیوستگی مصالح فولادی سازه و اجزای مقطع آن به هم نخورد.

    انحنای ساده: منحنی تغییر شکل یافته عضو حاصل از لنگر خمشی که هیچ نقطه عطفی در طول دهانه وجود نداشته باشد.

    انحنای مضاعف: منحنی تغییر شکل یافته عضو حاصل از لنگر خمشی که در طول دهانه دارای نقطه عطف باشد.

    بار ثقلی: نیروهای ناشی از شتاب ثقل که به صورت قائم و از بالا به پایین به سازه وارد می گردد (نظیر وزن مصالح تشکیل دهنده ساختمان با وزن های ناشی از کاربری).

    بار جانبی: نیروهایی که به صورت افقی به سازه وارد میشوند (نظیر نیروی باد یا زلزله).

    بار جانبی فرضی: نیروی افقی فرضی برای منظور کردن آثار نواقص هندسی اولیه در اعضای باربر ثقلی است که در محل اثر بارهای ثقلی در نظر گرفته می شود.

    بازرس تضمین کیفیت: به شخص حقیقی یا حقوقی مستقلی اطلاق می گردد که قبل و حین اجراء بازرسی های تضمین کیفیت را سازماندهی و اجرا می نماید.

    بازرس کنترل کیفیت: به شخصی حقیقی یا حقوقی اطلاق می گردد که بازرسی کنترل کیفیت را در حین اجرا و بر روی عملیات اجراشده انجام میدهد.

    برش افقی در تیرهای با مقطع مختلط: نیروی برشی افقی بین تیر فولادی و دال بتنی متکی بر آن با عرشه فولادی یا بدون آن که در اثر عملکرد خمشی مختلط ایجاد می شود.

    برش قالبی: به گسیختگی کششی نواحی تأثیرپذیر اعضا و اجزای اتصال دهنده در راستای عمود بر نیروی کششی همراه با تسلیم یا گسیختگی برشی در راستای موازی نیروی کششی اطلاق می گردد.

    برگشت جوش: به طولی کوتاه از جوش گوشه گفته میشود که برای اجتناب از قطع ناگهانی زنجیره جوش، در انتهای یک ضلع روی ضلع دیگر متقاطع با آن برگشت داده میشود.

    برنامه تضمین کیفیت: به برنامه ای اطلاق می شود که شرکت عامل یا بازرس تضمین کیفیت به منظور انطباق کار اجرا شده با الزامات تعیین شده در مدارک فنی تأییدشده ساخت و استانداردهای مرجع پیاده سازی می کند.

    برنامه کنترل کیفیت: به برنامه ای اطلاق می شود که در آن سازنده و نصاب در حین اجرا، الزامات و روش های انجام کار اجراشده را با مشخصات فنی مطابقت داده و بازرسی می نمایند.

    بست: ورق، نبشی، ناودانی یا پروفیل های دیگر که به صورت موازی یا مورب، دو یا چند نیمرخ را در اعضای ساخته شده، در فواصلی به یکدیگر متصل می نماید.

    پایداری: شرایطی که در آن در اثر ایجاد تغییر کمی در بارهای وارده یا هندسه سازه، در هیچ بخشی از سازه تغییر مکان بزرگ ایجاد نشود.

    پهنای مؤثر: پهنای کاهش یافته ورق در مقاطع فولادی یا دال بتنی در مقاطع مختلط که رفتار ناشی از توزیع یکنواخت تنش در آن، معادل رفتار ناشی از توزیع غیریکنواخت تنش یا عدم وجود آن در کل پهنا است.

    پیش خیز: به انحنای ایجادشده در یک تیر یا خرپا قبل از بارگذاری برای جبران تغییر مکان های حاصل از بارگذاری ثقلی اطلاق می گردد.

    تأخیر برشی: به آثار ناشی از توزیع غیریکنواخت تنش کششی در یک عضو یا جزء اتصال دهنده در ناحیه اتصال اطلاق می گردد.

    تحلیل الاستیک: تحلیل سازه براساس فرض کشسان مصالح که در آن پس از برداشتن و حذف بار، سازه به حالت اولیه هندسی خود برمی گردد.

    تحلیل الاستیک مرتبه اول: تحلیل سازه ای که تحت اثر ترکیبات بارگذاری، تغییر شکل های سازه کوچک فرض شده و رفتار مصالح اعضا در محدوده الاستیک (ارتجاعی) باشد.

    تحلیل الاستیک مرتبه دوم: تحلیل سازه ای که در آن معادلات تعادل در وضعیت سازه تغییر شکل یافته فرمول بندی شده و در آن آثار δ-P و P-Δ منظور شده باشد.

    تحلیل سازه: به تعیین آثار نیروهای خارجی بر روی سازه و به دست آوردن نیروهای داخلی و تغییر شکل ها در اعضا، اجزاء و اتصالات بر مبنای اصول مکانیک سازه ها اطلاق می گردد.

    تحلیل غیر الاستیک: تحلیل سازهای که در آن رفتار مصالح کلیه یا برخی از اعضا و اجزای سازه به صورت غیر ارتجاعی در نظر می شود و این تغییر رفتار، در تحلیل سازه مورد توجه قرار گیرد.

    ترکیبات بار گذاری ASD: ترکیبات بارگذاری مشخص شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان که در طراحی به روش ASD به کار می رود.

    ترکیبات بارگذاری LRFD: ترکیبات بارگذاری مشخص شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان که در طراحی به روش LRFD به کار می رود.

    ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدید یافته: ترکیبات بارگذاری که در آن زلزله تشدید یافته جایگزین زلزله طرح می شود.

    ترکیبات بارگذاری متعارف: ترکیبات بارگذاری که در آن کلیه بارهای وارد بر سازه با ضرایب مشخص شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان برای طراحی به روش LRFD با طراحی به روش ASD در نظر گرفته میشود.

    تسلیم موضعی: به تسلیم ناحیه محدودی از مقطع یا طول عضو گفته می شود.

    تضمین کیفیت: به برنامه ریزی ها، اقدامات مدیریتی، دستورالعمل ها و کنترل هایی اطلاق می شود که نشان دهد مصالح به کار رفته و کار انجام شده توسط سازنده و نصاب، الزامات و مدارک تأییدشده ساخت و استانداردهای مرجع را تأمین می نماید.

    تنش تسلیم مشخصه: به حد پایین تنش تسلیم مصالح فولادی گفته میشود که از نظر آماری تنها ۵ درصد احتمال نقض آن وجود دارد.

    تنش تسلیم مورد انتظار (RyFy): به حاصل ضرب تنش تسلیم مشخصه فولاد (Fy) در ضریب تنوع تولید در Fy فولاد (Ry) اطلاق می گردد و بیانگر بیشترین تنش تسلیم کششی محتمل مصالح فولادی است.

    تنش کششی نهایی: به حد پایین تنش کششی نهایی مصالح فولادی گفته میشود که از نظر آماری نمونه های ناقض به درصد پایینی محدود شده است.

    تنش کششی نهایی مورد انتظار (RtFu): به حاصل ضرب تنش کششی نهایی مشخصه فولاد (Fu) در ضریب تنوع تولید Fu فولاد (Rt) اطلاق می گردد و بیانگر بیشترین تنش کششی نهایی محتمل مصالح فولادی است.

    تنش مجاز: به مقاومت مجاز عضو یا جزء سازهای تقسیم بر مشخصات هندسی متناظر مقطع اساس مقطع الاستیک، سطح مقطع کل، سطح مقطع مؤثر یا سطح مقطع جان) گفته می شود.

    تیر: عضو سازه ای است که عملکرد اصلی آن تحمل خمش حاصل از نیروهای وارده و انتقال آثار نیروهای وارده به اتصال دو انتهای خود است.

    تیر پیوند: در قاب های مهاربندی شده فولادی واگرا، تیر پیوند به بخشی از تیر اطلاق می گردد که در ناحیه حدفاصل محل تقاطع دو عضو مهاربندی با تیر یا در ناحیه حدفاصل محل تقاطع عضو مهاربندی با تیر تا وجه ستون قرار دارد. و

    تیر مختلط محاط در بتن: تیر مختلط فولادی – بتنی است که بخش فولادی مقطع به طور کامل در بخش بتنی مقطع مختلط مدفون گردیده و بخش فولادی و بتنی به صورت مشترک در تحمل لنگرهای خمشی عمل می نماید. در صورتی که بتن اطراف مقطع فولادی با دال بتنی کف به صورت همزمان اجرا شده باشد، تیر مختلط محاط در بتن با دال بتنی کف به طور مشترک در تحمل لنگرهای خمشی عمل مینمایند.

    با مینمایند.

    تیرستون: عضو سازه ای است که عملکرد اصلی آن تحمل هم زمان لنگر یا لنگرهای خمشی و نیروی محوری حاصل از نیروهای وارده است.

    تیر مختلط با مقطع فولادی و دال بتنی متکی بر آن: تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن با برشگیر، با یا بدون عرشه فولادی که در تحمل لنگرهای خمشی به صورت مختلط عمل می نماید.

    تیر مختلط پرشده با بتن: عضو خمشی مختلط فولادی – بتنی است که بخش بتنی مقطع به طور کامل داخل بخش فولادی آن قرار گرفته و در تحمل لنگرهای خمشی به صورت مختلط عمل می نمایند.

    تیرهای با مقطع کاهش یافته: تیرهایی که در آنها در یک ناحیه با طول مشخص، پهنای دو بال آن نسبت به سایر نواحی طول تیر کاهش داده می شود، به طوری که مفصل پلاستیک احتمالی به طور مطمئن در این ناحیه تشکیل گردد (تغییرشکل های فرا ارتجاعی به طور مطمئن در این ناحیه صورت گیرد و در طراحی برای ظرفیت، تقاضای نیرویی کمتری برای خارج از این ناحیه، اتصالات تیر به ستون، چشمه اتصال و ستون فراهم گردد.

    تیر همبند: تیر فولادی یا مختلط که در دیوار برشی بتن آرمه را به یکدیگر متصل نموده تا در برابر بارهای جانبی لرزه ای به صورت توام عمل نمایند.

    جزء مرزی افقی (HBL): به تیرهای متصل به لبه های افقی ورق دیوار برشی فولادی اطلاق می گردد.

    جزء مرزی قائم (VBE): به ستون های متصل به لبه های قائم ورق دیوار برشی فولادی اطلاق می گردد.

    جوش انگشتانه: به جوش به کار رفته در داخل سوراخ دایره ای شکل داخل یک ورق گفته میشود که آن را به سطح قطعه فلزی دیگری متصل می نماید.

    جوش کام: به جوش به کار رفته در داخل سوراخ لوبیایی شکل داخل یک ورق گفته می شود که آن را به سطح قطعه فلزی دیگری متصل می نماید.

    جوش بحرانی لرزه ای: به جوش های مشخص شده در فصل ۱۰-۳ این مبحث اطلاق می گردد که در آنها فلز جوش باید از مشخصات ویژه ای برخوردار باشد.

    جوش شیاری با نفوذ کامل (CJP): به جوش هایی گفته میشود که در آنها فلز جوش در کل ضخامت ورق متصل شده نفوذ می نماید.

    جوش شیاری با نفوذ نسبی یا ناقص (PJP): به جوش هایی گفته می شود که در آنها فلز جوش در بخشی از ضخامت ورق متصل شده نفوذ می نماید.

    جوش گوشه: جوش هایی که شکل آنها عموما مثلثی بوده و بر روی سطوح دو ورق (اتصال T)، سطح یک ورق و لبه ورق دیگر (اتصال رویهم) یا ضخامت دو ورق (اتصال L) را به یکدیگر متصل می نماید.

    جوش گوشه تقویتی: جوش گوشه ای که در محل درز جوش بر روی جوش شیاری یا در زیر آن اضافه می شود.

    چروکیدگی جان: به گسیختگی موضعی ورق جان عضو تحت اثر بار متمرکز فشاری یا عکس العمل های تکیه گاهی در مجاورت محل اثر بار، گفته میشود.

    چشمه اتصال: به ناحیه ای از جان یا جان های ستون، محصور بین بالهای ستون و ورق های پیوستگی یا امتداد ورقهای بال تیر یا امتداد ورقهای روسری و زیرسری در گره اتصال گیر دار تیر به ستون اطلاق می شود. وظیفه اصلی این ناحیه انتقال لنگر خمشی تیر به ستون بوده و متحمل تنش های برشی زیادی علاوه بر تنش های محوری و خمشی خواهد بود. حالت حدی: به شرایطی اطلاق می گردد که اگر تمام یا بخشی از سازه به آن حالت برسد، دیگر قادر به انجام وظایف خود نبوده و قابلیت استفاده را از دست می دهد.

    حالت حدی بهره برداری: حالتی که سازه شامل اعضا و اتصالات آن، با وقوع آن نظیر تغییر شکل، الرزش و …، قابلیت نگهداری، شرایط ظاهری، دوام یا کارایی خود را از دست میدهد و دیگر قادر به انجام وظایف و تأمین آسایش بهره برداران نخواهد بود.

    خردشدگی بتن: به حالت حدی گسیختگی فشاری در بتن اطلاق می گردد که در آن بتن به کرنش نهایی خود می رسد. خمش موضعی بال ستون: به حالت حدی وقوع تغییر شکل غیرارتجاعی بزرگ در بال ستون اطلاق می گردد که تحت اثر بار متمرکز عرضی بال کششی تیر ایجاد می گردد.

    دوران تیر پیوند: به تغییر مکان نسبی دو انتهای تیر پیوند، که عمود بر محور طولی تیر پیوند به وقوع می پیوندد، تقسیم بر طول تیر پیوند، دوران تیر پیوند گفته می شود. دوران تیر پیوند شامل دوران های الاستیک و غیر الاستیک آن است.

    دیافراگم کف: دیافراگم کف یک صفحه افقی صلب یا انعطاف پذیر بوده که وظیفه اصلی آن تحمل نیروهای جانبی ناشی از بارگذاری جانبی و انتقال آن به سیستم های باربر جانبی است. این دیافراگم عموما از طریق برشگیرهای تعبیه شده روی تیرهای فولادی و مدفون در دیافراگم کف، نیروهای جانبی را از طریق جمع کننده ها به سیستم باربر جانبی منتقل می نماید.

    فعلا

    و

    جانبی که در صفحه دیوار

    دیوار برشی: دیواری که مقاومت و سختی لازم برای تحمل نیروهای وارد می شود را فراهم نموده و پایداری سیستم سازه را تأمین می نماید.

    دیوار برشی فولادی ویژه: سیستمی متشکل از ورق های فولادی تقویت نشده محصور بین اجزای مرزی فولادی افقی در تراز طبقات و اجزای مرزی فولادی قائم در دو طرف ورق است. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی زیاد بوده که از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی کششی ورق فولادی در ارتفاع دیوار، تغییر شکل خمشی فرا ارتجاعی در دو انتهای اجزای مرزی افقی و تغییر شکل خمشی فرا ارتجاعی در پای اجزای مرزی فولادی قائم تأمین می گردد.

    دیوار برشی مختلط ویژه: این سیستم سازه ای می تواند شامل دیوارهای برشی بتن آرمه غیرهم بسته با اجزای مرزی مختلط یا دیوارهای برشی هم بسته با یا بدون اجزای مرزی مختلط با تیر همبند فولادی یا مختلط باشد. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی زیاد بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی خمشی و برشی دیوار بتن آرمه، تغییر شکل های فرا ارتجاعی محوری کششی و فشاری اجزای مرزی و تغییر شکل های فرا ارتجاعی خمشی یا برشی تیرهای همبند فولادی یا مختلط (در صورت وجود) تأمین می گردد.

    روش توزیع تنش پلاستیک: روش تعیین مقاومت خمشی اسمی در اعضای مختلط است که در آن در مقطع عضو، بخش فولادی به طور کامل پلاستیک در نظر گرفته شده و فرض می شود دور ترین تار فشاری بخش بتنی در آستانه کرنش نهایی قرار دارد.

    روش سازگاری کرنش: روش تعیین مقادیر مقاومت خمشی اسمی در اعضای مختلط که بر مبنای روابط تنش-کرنش مصالح بتنی و فولادی و در نظر گرفتن توزیع خطی کرنش در عمق مقطع و محدود نمودن حداکثر کرنش فشاری بتن به ۰٫۰۰۳ استوار است.

    روش ضرایب بار و مقاومت (LRFD): طراحی و تناسب بندی اعضا، اجزاء و اتصالات به نحوی که مقاومت طراحی (حاصل ضرب مقاومت اسمی در ضریب کاهش مقاومت آنها بزرگتر یا مساوی مقاومت موردنیاز آنها تحت اثر ترکیبات بارگذاری مربوط به این روش طراحی باشد.

    روش مقاومت مجاز (ASD): طراحی و تناسب بندی اعضا، اجزاء و اتصالات به نحوی که مقاومت مجاز (مقاومت اسمی تقسیم بر ضریب اطمینان آنها بزرگتر یا مساوی مقاومت موردنیاز آنها تحت اثر ترکیبات بارگذاری مربوط به این روش طراحی باشد.

    زاویه تغییر مکان نسبی طبقه: زاویه ای که از تقسیم تغییر مکان جانبی نسبی هر طبقه بر ارتفاع طبقه محاسبه می گردد.

    زلزله تشدید یافته (Emb): به نیروهای به دست آمده از حاصل ضرب نیروی جانبی ناشی از زلزله طرح در ضریب اضافه مقاومت (Ω۰) اطلاق می شود. مقدار ضریب اضافه مقاومت (Ω۰) به پارامترهای متعددی نظیر درجات نامعینی سازه، میزان ظرفیت اضافی موجود در سازه، جزئیات بندی اعضاء اثرات اجزای غیر سازه ای و … بستگی دارد و مقدار آن برای سیستم های مختلف مقاوم در برابر زلزله در استاندارد ۲۸۰۰ ارائه شده است.

    زلزله محدود به ظرفیت (Ecl): این نیرو معادل نیروی زلزله افقی است که مقدار آن محدود به ظرفیت اعضای شکل پذیر سیستم بوده و ملاک طراحی اعضای غیر شکل پذیر قرار می گیرد.

    سازه های شکل پذیر: به سازه های باربر جانبی لرزه ای اطلاق می شوند که بتوانند در نواحی خاصی از اعضای خود تغییر شکل های فرا ارتجاعی را پذیرا بوده و این ویژگی را در بارگذاری های رفت و برگشتی بدون کاهش قابل ملاحظه در مقاومت، حفظ نمایند.

    ستون: به عضو سازهای معمولا به صورت قائم اطلاق می شود که عملکرد اصلی آن تحمل نیروی محوری فشاری وارده در راستای محور طولی خود است.

    ستون متکی: ستون های متکی به ستون هایی گفته میشود که سختی جانبی آنها به واسطه اتصال مفصلی تیرها ناچیز بوده و فقط برای بارهای ثقلی طراحی می شوند.

    ستون مختلط: به عضو متشکل از مقطع فولادی محاط در بتن یا پر شده با بتن اطلاق می شود که به عنوان ستون در سیستم های باربر ثقلی و جانبی به کار می رود.

    سخت کننده: به یک جزء سازهای نظیر ورق یا نبشی گفته می شود که به یک عضو سازهای متصل می گردد تا سختی آن را افزایش داده و توزیع بار را هموارتر نماید.

    سخت کننده عرضی: به سخت کننده های تعبیه شده در جان اعضا اطلاق می شود که عمود بر بال های آنها بوده و عملکرد اصلی آن افزایش مقاومت کمانش برشی جان اعضا است. در محل بارهای متمرکز نیز برای جلوگیری از تسلیم، گسیختگی و کمانش موضعی از سخت کننده های عرضی استفاده میشود.

    سختی: نسبت نیروی وارده به تغییر مکان حاصله را سختی انتقالی و نسبت لنگر وارده به دوران حاصله را سختی دورانی می گویند.

    سطح مقطع خالص: به سطح مقطع کل عضو یا جزء سازهای فولادی منهای سطح تصویر سوراخها یا شکافهای آن اطلاق می شود.

    سطح مقطع خالص مؤثر: به سطح مقطع خالصی گفته می شود که مقدار آن با ضریب تأخیر برش (U) کاهش داده می شود. ضریب تأخیر برش (U) معرف توزیع غیریکنواخت تنش کششی در اثر اتصال عضو کششی از طریق بخشی از اجزای عضو و نه تمامی اجزای آن است.

    سطح مقطع کلی عضو: به مساحت مقطع عمود بر محور طولی عضو اطلاق می شود که از مجموع حاصل ضرب پهنا در ضخامت اجزای عضو به دست می آید.

    سیستم باربر جانبی لرزه ای (SFRS): سیستم باربر جانبی لرزه ای به بخشی از سیستم سازهای اطلاق می گردد که وظیفه اصلی آن تأمین مقاومت جانبی، سختی جانبی و شکل پذیری در برابر نیروهای جانبی زلزله وارد بر سیستم سازهای است.

    سیستم سازه ای: به مجموعه ای از اعضا و اجزای سازهای و اتصالات اطلاق می شود که قابلیت تحمل بار داشته و از طریق اتصال به یکدیگر، تشکیل یک سیستم به هم پیوسته باربر را میدهند.

    سیستم کنسولی فولادی ویژه: این سیستم باربر جانبی لرزه ای، یک نوع قاب متشکل از ستون های کنسولی فولادی است که شکل پذیری مورد انتظار در آن محدود بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی خمشی در پای ستون ها تأمین می گردد.

    سیستم مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه: یک سیستم قاب مهاربندی شده است که در حدفاصل دیافراگم دو کف مجاور یا دو تراز مهارشده، از دو یا چند ردیف مهاربند تشکیل می شود.

    ضریب Ry: عبارت است از نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد (Fy) که به منظور در نظر گرفتن مقاومت های مورد انتظار اعضای شکل پذیر سیستم سازه ای برای طراحی ظرفیتی اتصالات و سایر اعضای غیر شکل پذیر آن به کار می رود.

    ضریب Rt: عبارت است از نسبت تنش کششی نهایی مورد انتظار به تنش کششی نهایی مشخصه فولاد (F) که برای انواع تولیدات فولاد متفاوت بوده و به عوامل متعددی نظیر شکل مقاطع و افزودنی های به کار رفته در طی روند تولید فولاد در کارخانه ها بستگی دارد.

    ضریب اضافه مقاومت (Ω۰): ضریبی که به عوامل متعددی نظیر درجات نامعینی سازه، میزان ظرفیت اضافی موجود در سازه، جزئیات بندی اعضا و آثار اجزای غیر سازهای بستگی دارد و در محاسبه نیروی زلزله تشدید یافته به کار گرفته می شود.

    ضریب اطمینان (Ω۰): ضریبی که در طراحی به روش ASD کاربرد دارد و دربرگیرنده میزان انحراف مقاومت واقعی از مقاومت اسمی، میزان انحراف بارهای واقعی از بارهای اسمی، عدم قطعیتهای تحلیل و نحوه خرایی اعضا و پیامدهای ناشی از آن بوده و در تعیین مقاومت مجاز اعضا مورد استفاده قرار می گیرد.

    ضریب طول مؤثر (K): به نسبت طول مؤثر کمانش عضو به طول مهارنشده آن اطلاق می گردد.

    ضریب کاهش مقاومت (Φ): ضریبی که در طراحی به روش LRFD کاربرد دارد و در بر گیرنده میزان انحراف مقاومت واقعی از مقاومت اسمی، عدم قطعیتهای تحلیل و نحوه خرابی اعضا و پیامدهای ناشی از آن بوده و در تعیین مقاومت طراحی اعضا مورد استفاده قرار می گیرد.

    طراحی: فرایندی است که براساس آن مشخصات فیزیکی، هندسی و مادی اعضا، اجزاء و اتصالات سازه برای فراهم شدن معیارهایی نظیر مقاومت های موردنیاز، شرایط بهره برداری، دوام، قابلیت ساخت، الزامات صرفه جویی در مصالح، تعیین می گردد.

    طول مؤثر عضو: به طول حدفاصل دو نقطه عطف متوالی در مد کمانشی غالب عضو محوری فشاری اطلاق می شود.

    عرشه فولادی: ورق های نازکی هستند که با نورد سرد به صورت یک صفحه کنگره دار فولادی شکل داده شده و به عنوان قالب ماندگار در اجرای گروهی از تیرهای مختلط به کار می روند. چنانچه سطوح عرشه فولادی دارای برجستگی باشد، می تواند به عنوان بخشی از فولاد کششی دال بتنی عمل نماید.

    عضو جمع کننده: به عضوی اطلاق می شود که نیروهای حاصل از بار جانبی از طریق دیافراگم کف به این عضو منتقل شده و از طریق آن به اعضای سیستم باربر جانبی منتقل می شود.

    عضو محوری با مقطع مختلط پرشده با بتن: به عضو محوری اطلاق می شود که بخش بتنی مقطع آن، داخل بخش فولادی آن قرار گرفته و در آن بتن و فولاد در تحمل نیروی محوری مشارکت می نماید.

    عضو محوری با مقطع مختلط محاط در بتن: به عضو محوری اطلاق می شود که بخش فولادی مقطع آن، به طور کامل در بخش بتنی آن محاط شده و در آن بتن و فولاد در تحمل نیروی محوری مشارکت می نماید.

    عضو مختلط: عضوی است که در آن بخش فولادی و بخش بتنی عضو به صورت اجزای یک مقطع یکپارچه، نیروهای وارده را تحمل می نمایند.

    عضو مهاربندی: عضو سازهای مورب که با رفتار غالب محوری، نیروهای جانبی ناشی از زلزله را تحمل و در بارهای ثقلی به پایداری سازه کمک می نماید. این اعضا می توانند به صورت قطری، ضربدری، ۷ و ۸ شکل باشند.

    عضو مهاربندی کمانش تاب: به عضو مهاربندی اطلاق می گردد که از یک هسته فولادی باربر و یک غلاف بیرونی تشکیل شده است. هسته فولادی وظیفه تحمل نیروهای کششی و فشاری حاصل از زلزله و تأمین شکل پذیری موردنیاز را دارد. غلاف بیرونی، بدون مشارکت در باربری محوری، وظیفه مهار جانبی هسته فولادی در برابر کمانش را بر عهده دارد.

    عضو مهاربندی مختلط: به عضو متشکل از مقطع فولادی پر شده با بتن اطلاق می گردد که به صورت مهاربندی مورب وظیفه تأمین سختی، مقاومت و شکل پذیری را در سیستم های باربر جانبی لرزه ای مربوطه، بر عهده دارد.

    عمل اهرمی: به افزایش نیروی کششی پیچ گفته می شود که در اثر اتکای لبه ورق اتصال انتهایی به سطح تکیه گاه آن ایجاد می گردد و ممکن است موجب گسیختگی پیچها شود. در ورقهای اتصال انتهایی انعطاف پذیر، توجه به این موضوع ضروری است.

    عمل میدان کششی: در یک چشمه از جان یک تیر ورق که بین بالها و سخت کننده های عرضی محصور است، تحت اثر برش، تنشهای کششی در راستای یک قطر و تنشهای فشاری در راستای قطر دیگر آن ایجاد میشود. در این چشمه به توسعه نیروی کششی در جان پس از کمانش قطری و برقراری تعادل نیروها از طریق نیروهای فشاری ایجادشده در سخت کننده های عرضی، عمل میدان کششی گفته می شود.

    قاب خمشی خرپایی ویژه: در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها به صورت خرپای فولادی با ابعاد محدود و ستون ها به صورت فولادی هستند. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های خمشی، برشی و محوری فرا ارتجاعی ناحیه ویژه خرپای فولادی که در نیمه میانی آن قرار دارد، تأمین می شود. ستونها، اعضای واقع در قسمتهای خارج از ناحیه ویژه خرپا محسوب شده و اتصالات سیستم باید برای نیروهای زلزله محدود به ظرفیت ناحیه ویژه طراحی شوند.

    قاب خمشی فولادی: به سیستم سازه ای اطلاق می گردد که سختی، مقاومت و شکل پذیری آن از طریق مقاومت خمشی، برشی و محوری اعضایی که دارای اتصال گیردار هستند، تأمین می شود.

    قاب خمشی معمولی: در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها و ستون ها باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم حداقل بوده و از طریق تغییر شکل های دورانی فرا ارتجاعی کم در انتهای تیرها و ستون ها و تسلیم برشی کم در ناحیه چشمه اتصال تأمین می شود.

    قاب خمشی متوسط: در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها و ستون ها باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی با رعایت الزامات اتصالات گیردار پیش تأییدشده، می توان از عملکرد بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی محدود بوده و از طریق تغییر شکل های دورانی فرا ارتجاعی محدود در انتهای تیرها یا انتهای ستون ها و تسلیم برشی محدود در ناحیه چشمه اتصال تأمین می شود.

    قاب خمشی ویژه: در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها و ستون ها باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی، با رعایت الزامات اتصالات گیردار پیش تأییدشده، می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های دورانی فرا ارتجاعی زیاد در انتهای تیرهای تسلیم برشی کم در ناحیه چشمه اتصال و تغییر شکل های فرا ارتجاعی دورانی در ستون ها در تراز پایه تأمین می شود.

    قاب خمشی مختلط ویژه: در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، ستون ها به صورت مقطع مختلط محاط در بتن یا پرشده با بتن یا مقطع بتن آرمه و تیرها به صورت فولادی تنها با تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن یا تیر فولادی محاط در بتن هستند. اتصالات تیرها به ستون ها به صورت گیردار هستند. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های دورانی فرا ارتجاعی زیاد در انتهای تیرها، تسلیم برشی کم در ناحیه چشمه اتصال و تغییر شکل های فرا ارتجاعی دورانی در ستون ها در تراز پایه تأمین می شود.

    قاب مهاربندی شده: یک سیستم خرپایی قائم بوده که برای تأمین سختی، مقاومت و پایداری در برابر بارهای جانبی و نیز تأمین پایداری در برابر بارهای ثقلی به کار می رود. در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تأمین شکل پذیری موردنیاز بر عهده این قابها است.

    قاب مهاربندی شده همگرای معمولی: در قاب مهاربندی شده همگرای معمولی، محورهای اعضای مهاربندی، تیرها یا ستون های متصل به گره باید همگرا باشند. در این سیستم باربر جانبی، کلیه اعضا شامل تیرها، ستون و اعضای مهاربندی باید فولادی باشند. رفتار غالب اعضای این سیستم تحت اثر بارهای جانبی لرزه ای به صورت محوری است. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی و دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم حداقل بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی کم در اعضا و اتصالات فراهم می گردد.

    قاب مهاربندی شده همگرای ویژه: در قاب مهاربندی شده همگرای معمولی، محورهای اعضای مهاربندی، تیرها یا ستون های متصل به گره باید همگرا باشند. در این سیستم باربر جانبی، کلیه اعضا شامل تیرها، ستون و اعضای مهاربندی باید فولادی باشند. رفتار غالب اعضای این سیستم باربر تحت اثر بارهای جانبی لرزه ای به صورت محوری است. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی و دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق ایجد تغییرشکل های فرا ارتجاعی ناشی از کمانش غیر الاستیک مهاربند فشاری و تغییر شکل های فرا ارتجاعی محوری حاصل از تسلیم کششی مهاربند کششی صورت می گیرد. از

    قاب مهاربندی شده واگرا: قاب های مهاربندی شده ای هستند که در یک انتهای عضو مهاربندی محورهای تیر، ستون و مهاربند همگرا بوده و در انتهای دیگر محورهای مهاربند و تیر واگرا است. در این سیستم باربر جانبی، ستون ها، تیرها و اعضای مهاربندی باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی لرزه ای قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی خمشی یا برشی در تیر پیوند تأمین می شود.

    قاب مهاربندی شده کمانش تاب: یک سیستم قاب مهاربندی شده همگرای ویژه است که از تیر و ستون فولادی و نیز اعضای مورب کمانش تاب تشکیل می گردد. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی محوری در مهاربندهای کمانش تاب فراهم می شود.

    قاب مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه: در قاب مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه، محورهای تیرها، ستون ها و اعضای مهاربندی متصل به گره ها همگرا هستند. در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، ستون ها به صورت مختلط با مقطع فولادی محاط در بتن یا پرشده با بتن، تیرها به صورت فولادی تنها با فولادی با دال بتنی متکی بر آنها و مهاربندها به صورت فولادی تنها یا مختلط با مقطع فولادی پرشده با بتن هستند. شکل پذیری این نوع قاب ها قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی محوری مهاربند کششی و تغییر شکل های فرا ارتجاعی ناشی از کمانش غیر ارتجاعی مهاربندهای فشاری تأمین می گردد.

    قاب مهاربندی شده واگرای مختلط: در قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط، در یک انتهای عضو مهاربندی محورهای تیر، ستون و مهاربند همگرا بوده و در انتهای دیگر محورهای مهاربند و تیر واگرا است. در این سیستم، ستون ها به صورت مختلط با مقطع فولادی پر شده با بتن، تیر پیوند به صورت فولادی تنها، تیر خارج از ناحیه پیوند به صورت فولادی یا مختلط با دال بتنی متکی بر آن و اعضای مهاربندی به صورت فولادی تنها یا مختلط پرشده با بتن هستند. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی لرزهای قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییر شکل های فرا ارتجاعی خمشی یا برشی در تیر پیوند تأمین می شود.

    کمانش: به تغییر ناگهانی در هندسه یک سازه یا اجزای آن تحت اثر تنش فشاری اطلاق می گردد.

    کمانش برشی: به کمانش قطری ناشی از تنش اصلی فشاری اطلاق می گردد که در آن تحت اثر برش در یک ورق فولادی نظیر جان تیر ورقها، تغییر شکل ناگهانی خارج از صفحه رخ دهد.

    کمانش پیچشی: به کمانش عضو تحت اثر بار محوری فشاری حول محور طولی و مار بر مرکز برش مقطع بدون تغییر شکل خمشی حول محورهای اصلی آن، گفته می شود.

    کمانش جانبی۔ پیچشی: کمانشی که بال فشاری عضو خمشی در خارج از صفحه خمش، تغییر شکل جانبی داده و همزمان با آن مقطع تیر حول محور طولی مار بر مرکز برش دوران نماید.

    کمانش خمشی: به کمانشی گفته میشود که در آن عضو محوری فشاری به صورت جانبی حول محورهای اصلی مقطع، بدون پیچش و هرگونه تغییر در شکل مقطع، تغییر شکل دهد.

    کمانش خمشی – پیچشی: کمانشی که در آن عضو محوری فشاری به صورت جانبی حول یکی از محورهای اصلی یا هر دو محور اصلی مقطع تغییر شکل داده و هم زمان حول محور طولی مار بر مرکز برش مقطع، دوران می نماید.

    کمانش موضعی: کمانشی که در اثر آن یک جزء فشاری از عضو محوری فشاری یا عضو خمشی در طول محدودی ناپایدار گردد.

    کنترل کیفیت: به کنترل ها و بازرسی توسط سازنده و نصاب به منظور رعایت الزامات مدارک فنی تأیید و ابلاغ شده و استانداردهای مرجع اطلاق می گردد.

    مشخصات فنی عمومی: به مشخصات موردنظر این مبحث و سایر مباحث مقررات ملی ساختمان جهت ساخت و نصب سازه های فولادی اطلاق می گردد و در غیاب مشخصات فنی خصوصی لازم الاجرا محسوب میشود.

    مشخصات فنی خصوصی: به مشخصات فنی موردنظر طراح یا کارفرما اطلاق می گردد که در تکمیل مدارک مشخصات فنی عمومی و مقررات حاکم با درج در نقشه های اجرایی با ابلاغ به صورت مجزا در زمان عقد قرارداد جزء اسناد پیمان قرار می گیرد و رعایت آنها توسط سازنده یا نصاب ضروری است. |

    مفصل پلاستیک: به ناحیه ای از طول عضو گفته میشود که در آن مقدار لنگر خمشی برابر لنگر پلاستیک مقطع باشد. |

    مقاطع ساخته شده: به مقاطعی اطلاق می گردد که از چندین ورق جوش شده به یکدیگر تشکیل می شوند. مقاطعی که از دو یا چند نیمرخ یا از دو یا چند نیمرخ به همراه ورق های سراسری که به وسیله بست های موازی یا مورب یا به صورت مستقیم با اتصالات جوشی یا پیچی به یکدیگر متصل شده اند، نیز در ردیف مقاطع ساخته شده قرار می گیرند.

    مقاومت اتکایی: به تسلیم فشاری موضعی مصالح فلزی یا خرد شدن مصالح غیرفلزی اطلاق می گردد که در اثر تماس با اتکای یک عضو به عضو دیگر ایجاد می شود.

    مقاومت اسمی: به مقاومت یک جزء سازه ای با یک عضو سازهای در برابر بارهای وارده بدون در نظر گرفتن ضرایب کاهش مقاومت در LRFD و ضرایب اطمینان در ASD، مقاومت اسمی گفته

    میشود.

    مقاومت خمشی اسمی مثبت: به مقاومت خمشی اسمی یک عضو فولادی با مقاومت خمشی اسمی یک تیر مختلط در نواحی که تارهای فوقانی مقطع در فشار باشند، گفته میشود

    مقاومت خمشی اسمی منفی: مقاومت خمشی اسمی یک عضو فولادی با مقاومت خمشی اسمی یک تیر مختلط در نواحی که تارهای فوقانی مقطع در کشش باشند، گفته می شود.

    مقاومت طراحی: در طراحی به روش LRFD کاربرد دارد و از حاصل ضرب مقاومت اسمی عضو یا اتصال در ضریب کاهش مقاومت به دست می آید.

    مقاومت کمانشی اسمی: به مقاومت عضو در برابر کمانش گفته می شود که می تواند براساس یکی از حالتهای حدی کمانش خمشی، کمانش پیچشی یا کمانش خمشی – پیچشی به دست آید.

    مقاومت گسیختگی اسمی: به مقاومت عضو ناشی از شکست ترد یا پارگی اعضا یا اجزای اتصال گفته می شود.

    مقاومت مجاز: در طراحی به روش ASD کاربرد دارد و از تقسیم مقاومت اسمی عضو یا اتصال بر ضریب اطمینان به دست می آید.

    مقاومت موجود: در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت (LRFD)، مقاومت موجود همان مقاومت طراحی است که از حاصل ضرب مقاومت اسمی در ضریب کاهش مقاومت به دست می آید. در طراحی به روش مقاومت مجاز (ASD)، مقاومت موجود همان مقاومت مجاز است که از حاصل تقسیم مقاومت اسمی بر ضریب اطمینان به دست می آید.|

    مقاومت موردنیاز: همان نیروهای داخلی اعضا، اجزاء و اتصالات است که براساس ترکیبات بارگذاری مختلف متناظر با روش طراحی تعیین می شود.

    مقطع با اجزای غیر لاغر: مقطعی که نسبت پهنا به ضخامت اجزای تشکیل دهنده آن طوری است که در محدوده رفتار الاستیک، در هیچ یک از اجزای مقطع کمانش موضعی رخ ندهد.

    مقطع با اجزای لاغر: مقطعی که نسبت پهنا به ضخامت حداقل یک جزء تشکیل دهنده آن طوری است که در محدوده رفتار الاستیک، در آن جزء کمانش موضعی رخ دهد.

    مقطع تبدیل یافته: در اعضای با مقطع مختلط به مقطعی گفته می شود که در آن پهنای مؤثر دال بتنی بر n=Es/Ec تقسیم می گردد و به این ترتیب مقطع مختلط به یک مقطع فولادی معادل تبدیل میشود.

    مقطع جعبه ای: مقطع توخالی مربعی یا مربع مستطیلی شکلی که از چهار ورق تشکیل شده و در لبه های طولی به یکدیگر جوش می شوند.

    مقطع غیر فشرده: مقطعی است که کلیه اجزای تشکیل دهنده آن دارای چنان نسبت پهنا به ضخامتی باشند که تا رسیدن تنش در کلیه اجزای فشاری مقطع به آستانه تنش تسلیم، در هیچ یک از اجزای مقطع، کمانش موضعی رخ ندهد.

    مقطع فشرده: مقطعی است که اجزای تشکیل دهنده آن دارای چنان نسبت پهنا به ضخامتی باشند که تا توسعه کامل تنش تسلیم در کلیه اجزای آن تا حد لنگر خمشی پلاستیک مقطع، در هیچ یک از اجزای مقطع کمانش موضعی رخ ندهد. مقطع فشرده لرزه ای: مقطعی است که کلیه اجزای تشکیل دهنده آن دارای چنان نسبت پهنا به ضخامتی باشند که تا توسعه کامل تنش تسلیم در کلیه اجزای آن و ایجاد کرنش فرا ارتجاعی به میزان کافی برای پلاستیک شدن مقطع به صورت مفصل پلاستیک با چرخش پلاستیک موردنظر، در هیچ یک از اجزای مقطع کمانش موضعی رخ ندهد.

    مقطع قوطی شکل (HSS): مقطع توخالی مربعی یا مربع مستطیلی شکل است که از ورق با ضخامت ثابت و به صورت تاشده تشکیل شده و از طریق جوش طولی به صورت یک مقطع بسته در می آید.

    مهار پیچشی: مهاری است که عمود بر مقطع عضو تعبیه میشود و از دوران عضو حول محور طولی آن جلوگیری می نماید.

    مهار جانبی: عضو سازهای که با سختی و مقاومت خود از جابجایی خارج از محور یا خارج از صفحه عضو دیگر در محل نقطه مهارشده جلوگیری می کند.

    ناظر کارفرما: نماینده فنی کارفرما در کارگاه ساخت و نصب است که هماهنگی و پیاده سازی برنامه تضمین کیفیت را بر عهده دارد.

    ناپایداری: به شرایطی اطلاق می شود که در اثر ایجاد تغییر کمی در بارهای وارده یا هندسه سازه، در عضو سازهای با کل سازه، تغییر مکان های بزرگ ایجاد می گردد.

    ناحیه حفاظت شده: به ناحیه ای از طول عضو اطلاق می شود که انتظار می رود در این ناحیه تغییر شکل های فراارتجاعی خمشی، کششی و برشی تشکیل شود. نظر به اهمیت ناحیه حفاظت شده و رفتار حساس آن در حرکات رفت و برگشتی سازه، این ناحیه باید عاری از هرگونه عملیاتی باشد که موجب مخدوش شدن عملکرد شکل پذیر عضو در این ناحیه می شود. موقعیت و طول ناحیه حفاظت شده در هر یک از سیستم های باربر جانبی لرزه ای در فصل ۱۰-۳ معرفی شده است.

    ناحیه انتقال بار: ناحیه انتقال بار در واقع ارتفاع کل اتصال تیر به ستون است که نیروهای خارجی از طریق این ناحیه به عضو با مقطع مختلط منتقل می شود.

    نقشه های طراحی: به اسناد و مدارک گرافیکی متشکل از تصاویر و نوشته ها اطلاق می گردد که در بر گیرنده جزئیات و هندسه طراحی سازه باشد. این نقشه ها باید اطلاعات کامل مقاطع، محل قرار گرفتن اعضای سازه نسبت به یکدیگر، تراز کف های ساختمانی، محورهای مار بر مرکز ستونها، پیش آمدگی ها و پسرفتگی ها با اندازه ها و اطلاعات مربوط به اتصالات و وصله ها را شامل باشد، به طوری که با مراجعه به آنها پیمانکار بتواند نقشه های اجرایی کارگاهی را تهیه نماید.

    نواحی مرزی: به بخشی از دو انتهای مقطع دیوار یا دو بخش خارجی دیافراگم کن که با استفاده از مقاطع فولادی با آرماتورهای طولی و عرضی تقویت شده باشند، نواحی مرزی گفته می شود.

    نیروی عضو: برآیند نیروهای حاصل از بارگذاری خارجی است که در اجزای مقطع عضو ایجاد می گردد. این برآیند می تواند به صورت نیروی محوری، نیروی برشی، لنگر خمشی، لنگر پیچشی یا ترکیبی از آنها باشد.

    ورق اتصال مهاربندی (ورق گاست): به ورق اتصال اعضای خرپا در گرههای اتصال و ورق اتصال عضو مهاربندی به تیر یا به گره اتصال تیر- ستون و یا به گره پای ستون اطلاق می گردد.

    ورق پرکننده: به ورق به کار رفته در نواحی وصله ها که فاصله بین مقطع وصله شونده و ورق های وصله را پر نموده و امکان اجرای ورق پوششی وصله بین مقاطع وصله شونده را فراهم نماید، گفته میشود.

    ورق پوششی: به ورق تقویتی که بر روی ورق های بال تیرها یا ستون ها جوش یا پیچ می شوند و موجب افزایش سطح مقطع، اساس مقطع، ممان اینرسی و … می گردد، گفته می شود.

    ورق دیافراگمی: به ورق های دارای سختی و مقاومت داخل صفحه ای برشی اطلاق می گردد که برای انتقال نیروهای داخل صفحه ای به اجزای تکیه گاهی به کار می روند.

    ورق پیوستگی: به ورق های تقویتی که در راستای بال ها یا ورق های اتصال بال تیر به وجه ستون در چشمه اتصال تعبیه شده و به بال ها و جان (یا جان های ستون متصل می شوند، اطلاق می شود.

    ورق مضاعف: به ورق های اضافی گفته می شود که موازی جان تیرها یا ستونها در ناحیه چشمه اتصال در مقابل نیروهای متمرکز تعبیه می شود و موجب افزایش مقاومت برشی چشمه اتصال می شود.

    وصله: به اتصال بین دو عضو سازه ای در راستای تنش های وارد بر عضو اطلاق می گردد که یک عضو سازهای با طول بزرگتر تشکیل دهد.

    آیا این مقاله به سوالتان پاسخ داده است ؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


    دیدگاه ها بسته شده است

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *