فهرست مطالب
علائم اختصاری ۰-۱۵-۹
a =فاصله مرکز اثر نیرو تا بر تکیه گاه – دهانه برشی، میلی متر
Ac= سطح محصور توسط محیط خارجی مقطع بتن شامل سطح سوراخ ها (در صورت وجود)،میلیمتر مربع
Acv= سطح مقطعی از بتن که در مقابل انتقال برش مقاومت میکند، میلیمتر مربع
Ae = مساحت مقطع موثر (در مقطع مستطیل شکل Ae=bd)، میلیمتر مربع
Af= سطح مقطع آرماتور خمشی در دستک ها و شانه ها، میلیمتر مربع
Ag= مساحت کل مقطع، میلیمتر مربع
Ah= سطح مقطع آرماتور برشی موازی با آرماتور کششی نظیر خمش، میلیمتر مربع
Al= سطح مقطع کل آرماتور طولی برای مقاومت در مقابل پیچش، میلیمتر مربع
An= سطح مقطع آرماتوری که در دستک و شانه ها در مقابل نیروی کششی مقاومت می کند،میلیمتر مربع
Ao= مساحت سطح محصور شده به وسیله جریان برش ناشی از پیچش در مقطع، میلیمتر مربع
Aoh= مساحت سطح محصور شده به وسیله محورهای اضلاع خاموت بسته پیچشی بیرونـی در مقطع، شامل سطح سوراخها (در صورت وجود)، میلیمتر مربع
As= سطح مقطع آرماتور کششی، میلیمتر مربع
At = سطح مقطع یک شاخه از خاموت بسته که در محدودهای به طول Sn در برابر پیچش مقاومت میکند، میلیمتر مربع
Asv = سطح مقطع آرماتور برشی در محدودهای به طول Sn
Av = سـطح مقطـع آرمـاتور برشـی در محدودهای به طول S n یا سطح مقطع آرماتور برشی عمود بر آماتور کششی نظیر خمش در محدودهای به طول Sn برای اعضای خمشی با ارتفاع زیاد، میلی متر مربع
Avf= سطح مقطع آرماتور برش اصطکاکی، میلیمتر مربع
Avh= سطح مقطع آرماتور برشی موازی با آرماتور کششی نظیر خمـش در فاصـله Sh،میلی متر مربع
b۱ = بعد مربوط به محیط بحرانی برش سوراخشدگی که به فاصله d/2 از لبه تکیهگاه قرار دارد از لبه تکیهگاه قرار دارد و در امتداد محور طولی نوار پوششی میباشد، میلی متر
b۲ = بعد مربوط به محیط بحرانی برش سوراخشدگی که به فاصله d/2 از لبه تکیه گاه قرار دارد و در امتداد محور عرضی نوار پوششی میباشد، میلی متر
bt =پهنای آن قسمتی از سطح مقطع که خاموتهای بسته مقاوم در مقابل پیچش را در بـر می گیرد، میلی متر
bw =پهنای جان یا قطر مقطع مدور، میلی متر
bo = محیط مقطع بحرانی برای دالها و شالودهها، میلی متر
bom =محیط مقطع بحرانی خاص برای دالها با کلاهک برشی، میلی متر
c۱= بعد ستون مستطیلی یا ستون مستطیلی معادل، سر ستون یا کتیبه سرستون در امتـداد دهانهای که لنگرها برای آن محاسبه میشوند، میلی متر
c۲ = بعد ستون مستطیلی یا ستون مستطیلی معادل، سرستون یا کتیبه سرستون در امتـداد عمود بر دهانهای که لنگرها برای آن محاسبه میشوند، میلی متر
d = فاصله دورترین تار فشاری تا مرکز سطح آرماتور کششی طولی، میلیمتر
fc = مقاومت فشاری مشخصه نمونه استوانه استاندارد بتن، مگاپاسکال
fy = مقاومت مشخصه فولاد ( fyK)،مگاپاسکال، که برای تسهیل کار در این فصلحرف k در زیرنویس حذف شده است.
f yd = مقاومت محاسباتی فولاد که برابر است با φsfy، مگاپاسکال
fyv = مقاومت مشخصه فولادهای عرضی
fyl = مقاومت مشخصه فولادهای طولی
h = ضخامت کل عضو، میلی متر
hb = فاصله بین وجه تحتانی تیر فرعی و وجه تحتانی تیر اصلی در امتداد بار (درصورتی که hb کمتر از ۷۵ میلیمتر باشد، مقدار آن را می توان برابر با ۷۵ میلیمتر در نظرگرفت)، میلیمتر
hv = ارتفاع کلاهک برشی، میلی متر
hw = ارتفاع دیوار از پایین تا بالا، میلیمتر
ln =طول دهانه آزاد – فاصله بر تا بر تکیهگاهها، میلیمتر
lr =حداقل طول بازوی کلاهک
lv =حداقل طول هر بازوی کلاهک برشی از مرکز، میلیمتر
l =طول افقی دیوار، میلیمتر
Mm = لنگر اصلاح شده، نیوتن – میلیمتر
Mp= لنگر پلاستیکی مقطع کلاهک برشی، نیوتن – میلیمتر
Mr= لنگر خمشی مقاوم نهایی مقطع، نیوتن- میلیمتر
Mu= لنگر خمشی نهایی، نیوتن- میلیمتر
Muv= کسری از لنگر متعادل نشده که به وسیله خمش منتقل میشود.
Muf = کسری از لنگر متعادل نشده که به وسیله برش منتقل میشود.
Mv= اضافه مقاومت خمشی هر نوار ستون در دال ناشی از وجود کلاهک برشی، نیوتن- میلیمتر
Nr = نیروی کششی مقاوم نهایی مقطع، نیوتن
Vu = نیروی محوری نهایی که همزمان با Nu در مقطع اثر میکند، علامت ایـن نیـرو در فشـار مثبت و در کشش منفی است. این نیرو آثار ناشی از جمـعشـدگی و وارفتگـی را شـامل میشود، نیوتن
Pc= محیط بیرونی مقطع بتن، میلیمتر
Ph = محیط سطح محصور شده به وسیله محورهای اضلاع خاموت بسته پیچشـی بیرونـی در مقطع، میلی متر
Sn = فاصله بین سفرههای آرماتور برشی یا پیچشی در امتداد موازی با آرماتور طولی، میلیمتر
Sh = فاصله بین سفرههای آرماتور برشی یا پیچشی در امتـداد عمـود بـر آرمـاتور طـولی- یـا فاصله بین میلگردهای افقی دیوار، میلیمتر
Tcr= لنگر پیچشی ترک خوردگی، نیوتن- میلیمتر
Tr = لنگر پیچشی مقاوم، نیوتن- میلیمتر
Ts= لنگر پیچشی مقاوم تأمین شده توسط خاموت پیچشی، نیوتن- میلیمتر
Tu = لنگر پیچشی نهایی، نیوتن- میلیمتر
Vc= حداکثر نیروی برشی مقاوم تأمین شده توسط بتن، نیوتن
VP= نیروی برشی مقاوم تامین شده توسط المان پیشتنیدگی
Vr= نیروی برشی مقاوم مقطع ، نیوتن
Vs= نیروی برشی مقاوم تأمین شده توسط فولاد برشی، نیوتن
Vu= نیروی برشی نهائی موجود، نیوتن
α = زاویه بین میلگردهای طولی خم شده یا خاموتهای مایل و محور طولی عضو
αf = زاویه بین آرماتورهای برش اصطکاکی و صفحه برش
αS = ضریب ثابت به کار برده شده برای محاسبه Vc در دالها یا شالودهها
αV = نسبت سختی خمشی بازوی کلاهک برشی به سختی خمشـی مقطـع تـرک خـورده دال مرکب اطراف آن
βC= نسبت طول به عرض سطح اثر بار متمرکز با سطح تکیه گاه محدود
θ =زاویه تمایل تنشهای فشاری نسبت به محور طولی عضو
η =تعداد بازوهای کلاهک برشی
μ = ضریب اصطکاک
ρ = نسبت سطح مقطع آرماتور کششی به سطح مقطع مؤثر، (ρ=As/Ae)
ρh= نسبت سطح مقطع آرماتور برشی افقی به مساحت کل مقطع قائم بتن
ρn= نسبت سطح مقطع آرماتور برشی قائم به مساحت کل مقطع افقی بتن
ρ w= Ax/bwd
ϕc = ضریب جزئی ایمنی بتن
ϕS= ضریب جزئی ایمنی فولاد
گستره ۱-۱۵-۹
۹-۱۵-۱-۱
ضوابط این فصل باید برای طراحی قطعات تحت اثر برش یا پیچش و یا اثر توأم آنهـا، در حالتهای حدی نهایی مقاومت رعایت شوند.
۹-۱۵-۲
حالت حدی نهایی مقاومت در برش
۹-۱۵-۲-۱
در مقاطع تحت اثر برش، کنترل حالت حدی مقاومت باید بر اسـاس رابطـه (۹-۱۵-۱) صورت گیرد:
در این رابطه Vuنیروی برشی ایجاد شده در مقطع است که از تحلیل سازه تحت اثر بـار نهـایی بـه دست می آید و Vrمطابق بند مقدار ۲-۲-۱۵-۹ محاسبه می شود
۹-۱۵-۲-۲ مقدار Vr از رابطه ۲-۱۵-۹ محاسبه می شود
مقادیر Vsو Vc بر اساس ضوابط قسمتهای ۹-۱۵-۳ و ۹-۱۵-۴ محاسبه می شوند.
مقدار ۳-۲-۱۵-۹ Vr نباید بیشتر از ۰/۲۵fcdbwd گرفته نظر شود.h
۹-۱۵-۳ نیروی برشی مقاوم تأمین شده توسط بتن
۹-۱۵-۳-۱
Vc را می توان براساس ضوابط بندهای ۳-۱-۳-۱۵-۹ تا ۱-۱-۳-۱۵-۹ یا با جزئیات دقیق تر مطابق بند ۹-۱۵-۳-۲ محاسبه نمود.
۹-۱۵-۳-۱-۱
برای اعضایی که تحت اثر برش و خمش قرار دارند:
در این رابطه Vc با استفاده از رابطه ۹-۱۵-۴ محاسبه می شود:
۹-۱۵-۳-۱-۲
برای اعضایی که تحت اثر و خمش و فشار محوری قرار دارند:
۹-۱۵-۳-۱-۳
برای اعضایی که تحت اثر همزمان برش، خمش و کشش محوری قرار دارند:
در این رابطه Nu منفی است.
۹-۱۵-۳-۲
مقدار Vc را می توان با جزئیات دقیق تر مطابق بندهای ۲-۲-۳-۱۵-۹ و ۱-۲-۳-۱۵-۹ محاسبه نمود.
۹-۱۵-۳-۲-۱
برای اعضایی که تحت اثر همزمان برش و خمش قرار دارند:
مقدار Vc در هر حال نباید بزرگتر از ۱/۷۵Vcbwd در نظر گرفته شود.
در محاسبه Vc از رابطه (۹-۱۵-۷) کمیت Vud/Mu نباید بزرگتر از واحد اختیـار شـود.لنگـر خمشـی نهایی Mu لنگری است که همزمان با نیروی برشی نهایی Vu بر مقطع مورد نظر اثر می کند.
۹-۱۵-۳-۲-۲
برای اعضایی که تحت اثر همزمان برش و خمش و فشار محوری قرار دارند:
در این حالت برای محاسبه Vc می توان از رابطه (۹-۱۵-۷) را به کار برد با این تفاوت که در آن به جای Mu مقدار Mm از رابطه (۹-۱۵-۸) را جایگزین نموده و کمیت Vud/Mu را نیز به مقدار واحد محدود نکرد.
مقدار Vc در هر حال نباید بزرگتر از مقدار به دست آمده از عبارت (۹-۱۵-۹) در نظر گرفته شود:
در صورتی که مقدار Mm در رابطه (۹-۱۵-۸) منفی گردد. Vc معادل مقدار حاصل از عبارت ۹-۱۵-۹ منظور می گردد.
۹-۱۵-۴ نیروی برشی تأمین شده توسط آرماتورها
۹-۱۵-۴-۱ انواع آرماتورهای برشی
آرماتورهای برشی میتوانند شامل انواع زیر باشد:
الف) خاموتهای عمود بر محور عضو
ب) خاموتهایی با زاویه ۴۵ درجه یا بیشتر نسبت بـه میلگردهـای کششـی طـولی بـه نحـوی کـه ترکهای قطری احتمالی را قطع کنند. در صورت احتمال تغییر زاویه ترک در اثـر تغییـر نـوع بارگذاری، استفاده از این نوع خاموت مجاز نمی باشد.
پ) میلگردهای طولیخم شده به قطر حداکثر ۳۶ میلی متر، تحتزاویه ۳۰ درجه یا بیشتر نسبت به میلگردهایکششی طولی به نحوی که ترکهای قطری احتمالی را قطع کنند.
ت) ترکیبی از خاموتها و میلگردهای طولیخم شده با شرایط مذکور در بندهای الف ، ب و پ.
ث) آرماتورهای طولی توزیع شده در ارتفاع تیرهای عمیق یا تیر تیغههای تعریف شده در بند ۱-۳-۱۴ -۹ .
ج) دورپیچها
۹-۱۵-۴-۲ نیروهای برشی مقاوم انواع آرماتورها
مقدار Vs در حالات مختلف براساس بندهای ۶-۲-۴-۱۵-۹ تا ۱-۲-۴-۱۵-۹ محاسبه می شوند.
۹-۱۵-۴-۲-۱
وقتیکه از آرماتور برشی عمود بر محور عضو استفاده میشود:
۹-۱۵-۴-۲-۲
وقتی که از خاموت های مایل به عنوان آرماتورهای برشی استفاده میشود:
۹-۱۵-۴-۲-۳
وقتی که آرماتور برشی شامل یک میلگرد منفرد یا یک ردیف میلگردهـای متـوازی باشد که همگی در فاصلهای یکسان از تکیه گاه خم شده باشند:
مقدار Vs در این حالت نباید بیشتر از ۱/۵vcbwd در نظر گرفته شود.
۹-۱۵-۴-۲-۴
وقتی آرماتور برشی شامل یک سری میلگردهای خم شده متوازی در فواصل مختلف برابر ۰/۷۵ مقدار بدست آمده از رابطه (۹-۱۵-۱۱) در نظر گرفته می شود. در این حالت مقدار Vs نباید بیشتر از مقدار ۲/۵vcbwd اختیار شود.
۹-۱۵-۴-۲-۵
آرماتورهای طولی خم شده را تنها در سه چهارم طول ناحیه مورب متقارن به مرکز آنها، میتوان به عنوان آرماتور برشی موثر تلقی نمود. فواصل این آرماتورها باید طوری انتخاب شود که ضابطه بند ۹-۱۵-۶-۴-۲ در طولی معادل سه چهارم طول ناحیه مورب (متقارن نسبت به مرکز) میلگردها عملی گردد.
۹-۱۵-۴-۲-۶
در صورتی که بیش از یک نوع آرماتور برشی در یک ناحیه از عضوی مـورد اسـتفاده قرار گیرد، مقدار Vs برابر مجموع مقادیر نظیر محاسبه شده برای انواع مختلف آرماتورها می باشد.
۹-۱۵-۵ ضوابط کلی طراحی برای برش
۹-۱۵-۵-۱
در محاسبه مقدار Vr، اثر هرگونه قسمت خالی درمقطع اعضـاء بایـد در نظـر گرفتـه شود.
۹-۱۵-۵-۲
در محاسبه مقدار Vc، در صورت لزوم باید اثر کشش محوری ناشی از وارفتگی، جمعشدگی در اعضای مقید (غیرآزاد) و نیز اثر کشش و فشار مورب ناشی از خمش در اعضای با ارتفاع متغیر در نظر گرفته شوند، در صورتیکه اثر کشش و فشار مورب در جهت مساعد باشد، میتوان از آن صرفنظر کرد.
۹-۱۵-۵-۳
مقدار Vu در تکیهگاه ها را میتوان طبق بند ۹-۱۵-۵-۴ کاهش داد، مشروط بر آنکه:
الف) عکسالعمل تکیه گاه درامتداد برش اعمال شده در نواحی انتهایی عضو ایجاد فشار کند.
ب) هیچ بار متمرکزی در فاصله بین بر داخلی تکیهگاه تا محل مقطع بحرانی، مطابق بند ۹-۱۵-۵-۴ وارد نشود.
۹-۱۵-۵-۴
تمامی مقاطعی را که در فاصلهای کمتر از d از بر داخلی تکیه گاه قرار دارند میتوان برای همان برش Vu که مقطع به فاصله d (مقطع بحرانی) وجود دارد، طراحی کرد.
۹-۱۵-۶ محدودیت آرماتورهای برشی
۹-۱۵-۶-۱ رده میلگردهای مصرفی
در میلگردهای برشی استفاده شده باید ضوابط بند ۹-۱۳-۷-۶ رعایت گردد.
۹-۱۵-۶-۲ مهار آرماتورهای عرضی در مقطع
خاموت ها و میلگردهای طولی خم شده و شبکههای فولادی که به عنوان آرماتور برشی به کار می روند باید تا فاصله ای برابر با d از دورترین تار فشاری مقطع عضو ادامه یابند و در هر دو انتها مطابق بنـد ۹-۲۱-۳-۴ برای حصول مقاومت نظیر حد تسلیم مفروض، مهار شوند.
۹-۱۵-۶-۳ حداقل آرماتور برشی
۹-۱۵-۶-۳-۱ در تمامی اعضای خمشی بتن آرمه ای، به غیر از موارد مندرج در بنـد ۹-۱۵-۶-۳-۲، که در آنها مقدار Vu از نصف مقدار Vc تجاوز کند، باید آرماتور برشی به کار برده شود.
مقدار آرماتور برشی حداقل از رابطه (۹-۱۵-۱۳) به دست می آید:
۹-۱۵-۶-۳-۲
درموارد زیر ضوابط مربوط به بخشهای مربوطه ملاک عمل خواهد بود.
الف) دال ها و شالوده ها
ب) سقف های ساخته شده با سیستم تیرچه های بتنی مطابق تعریف بند ۹-۱۴-۶-۲
پ) تیرهایی که ارتفاع آنها کمتر از ۲۵۰ میلیمتر است.
ت) تیرهاییکه به صورت یکپارچه با دال ریخته شده و ارتفاع کل آنها کمتر از دو و نیم برابر ضخامت دال، نصف پهنای جان و ۶۰۰ میلیمتر باشد.
۹-۱۵-۶-۳-۳
چنانچه بتوان به کمک آزمایش های قابل قبول نشان داد که در صورت حذف آرماتور برشی، مقاطع مورد نظر مقاومتهای خمشی و برشی لازم را خواهند داشت، میتوان ضابطه بند ۹-۱۵-۶-۳-۱ را رعایت نکرد. در این آزمایش ها باید اثر نشست های نامساوی، وارفتگی،جمع شدگی و تغییر درجه حرارت محیط را براساس ارزیابی واقعی در شرایط بهرهبرداری در نظر گرفت.
این آرماتورها باید از نوع خاموت بسته باشد، ضمناً تعبیه حداقل فولاد پیچشی طولی نیز الزامی است.
۹-۱۵-۶-۴ حداکثر فواصل خاموت برشی
۹-۱۵-۶-۴-۳
فاصله بین خاموت های برشی عمود بر محور عضو نباید از d/2 بیشتر باشد.
۹-۱۵-۶-۴-۲
فاصله بین خاموت های مایل و یا میلگردهای طولی خم شده باید چنان باشد که هر خط ۴۵ درجه ای که به طرف عکسالعمل از وسط مقطع، d/2 تـا میلگردهـای کششـی طـولی رسـم شود، حداقل به وسیله یک ردیف از آرماتورهای برشی قطع گردد.
۹-۱۵-۶-۴-۳
درصورتیکه Vuبیشتر از ۰/۱۲۵φcfcbwd باشد. حداکثر فواصل داده شده در بندهای ۲-۴-۶-۱۵-۹ و ۱-۴-۶-۱۵- ۹ به نصف تقلیل داده شوند.
۹-۱۵-۷ حالت حدی نهائی پیچش
۹-۱۵-۷-۱
در صورتیکه مقدار Tu از مقدار ۰/۲۵Tcr کتر باشد، طراحی بای پیچش ضرورتی ندارد. مقدار Tcr از رابطه (۹-۱۵-۱۵) به دست می آید:
λ ضریبی برای در نظر گرفتن بتن سبک است که طبق بند ۹-۱۳-۷-۸ تعیین می گردد.
۹-۱۵-۷-۲
در مقاطع تحت اثر پیچش، در مواردی که طراحی برای پـیچش لازم باشـد، کنتـرل حالت حدی نهایی مقاومت باید بر اساس رابطه (۹-۱۵-۱۶) صورت گیرد:
در این رابطه Tr از رابطه (۹-۱۵-۱۷) محاسبه می شود:
بدین منظور، علاوه بر خاموتهای بسته پیچشی باید فولادهای طولی پیچشی مطابق بند ۹-۱۵-۸ -۳ نیز جداگانه طراحی گردد. در این مبحث از کمک بتن برای تأمین مقاومت پیچشی، به علت ترک خوردگی، صرفنظر شده است. مقدارمیشود. مقدار Ts طبق ضوابط بندهای ۹-۱۵-۸ تا ۹ -۱۵-۱۰ محاسبه می شود.
۹-۱۵-۸ لنگر پیچشی مقاوم تأمین شده توسط آرماتورهای پیچشی
۹-۱۵-۸-۱
آرماتورهای پیچشی مورد نیاز برای تأمین لنگر پیچشی در یک قطعه شامل خاموت هـای قائم بسته یا دورپیچ ها و آرماتور طولی که بطور یکنواخت در اطراف مقطع پخش میشود، می باشند.
۹-۱۵-۸-۲
مقدار Ts با استفاده از رابطه (۱۸-۱۵-۹) محاسبه می شود.
در صورت عدم استفاده از محاسبات دقیقتر مقدار Aο را می توان ۰/۸۵Aoh منظور نمود.
۹-۱۵-۸-۳
مقدار Al مورد نیاز برای تامین مقاومت Ts از رابطه (۹-۱۵-۱۹) به دست می آید:
همچنین نسبت At/Sn باید برابر مقدار به دست آمده از رابطه (۹-۱۵-۱۸) باشد.
فاصله این آرماتورها نباید بیش از ۳۰۰ میلیمتر از یکدیگر بوده و باید دور تا دور مقطـع در داخـل محیط خاموت بسته پیچشی به طور یکنواخت به نحوی توزیع شوند که حداقل یک میلگـرد طـولی به قطر Sn/16 یا بیشتر در هر گوشه خاموت های پیچشی قرار گیرد.
۹-۱۵-۸-۴
در مقاطع توخالی تحت اثر پیچش، فاصله محورهای اضلاع خاموت بسته پیچشی تا وجه درونی مقطع نباید کمتر از ۰/۵Aoh/ph باشد.
۹-۱۵-۹ ترکیب پیچش و خمش – پیچش و برش
۹-۱۵-۹-۱
آرماتورهای پیچشی را میتوان با توجه به اندرکنش برش – پیچش و خمش – پیچش با آرماتورهای لازم برای سایر مقاومتها ترکیب کرد به شرطی که مقدار آرماتور به کار برده شـده برابـر بـا مجموع مقادیر لازم برای هر یک از عوامل مورد نظر باشد. در این حالت باید محدود کننده ترین ضـوابط رعایت شوند. این آرماتورها در صورت لزوم به آرماتورهای مورد نیاز برای سایر موارد افزوده میشوند.
۹-۱۵-۹-۲
در منطقه فشاری عضو خمشی، سطح مقطع آرماتور طولی پیچشی لازم را میتوان به اندازه Mu/۰/۹dφsfyl کاهش داد. Mu لنگر خمشی نهایی موثر در مقطع همزمان با Tuاست.
۹-۱۵-۹-۳
تمامی مقاطع را که در فاصلهای کمتر از d از بر داخلی تکیهگاه قرار دارند، میتـوان برای همان لنگر پیچشی Tu که در مقطع به فاصله d وجود دارد طراحی کرد، مشروط بر آنکـه در این فاصله هیچ لنگر پیچشی متمرکزی موجود نباشد.
۹-۱۵-۱۰ محدودیتهای آرماتورهای پیچشی
۹-۱۵-۱۰-۱
در میلگردهای پیچشی عرضی استفاده شده باید ضوابط بند ۹-۱۳-۷-۶ رعایت گردد.
۹-۱۵-۱۰-۲
خاموت های بسته و دورپیچ های پیچشی باید تا فاصله d از دورترین تـار فشـاری در مقطع ادامه یافته و آرماتورهای پیچشی مطابق ضوابط فصل بیست و یکم مهار گردند.
۹-۱۵-۱۰-۳
حداقل خاموت بسته پیچشی در اعضای تحت پیچش که طبق بند ۹-۱۵-۷-۱ بایـد برای پیچش طراحی شوند از رابطه (۹-۱۵-۱۴) تعیین می شود.
۹-۱۵-۱۰-۴
باید تمام میلگردهای پیچشی ( فولادهای طولی به عـلاوه خـاموتهـای بسـته و یـا دورپیچ ها) حداقل در طولی برابر با بزرگترین بعد عضو از نقطهای که دیگر نیاز به مقاومت پیچشـی نیست ادامه یافته و مهار آنها مطابق ضوابط فصل بیست و یکم صورت گیرد.
۹-۱۵-۱۰-۵
حداکثر فاصله بین خاموت های بسته پیچشی از رابطه (۹-۱۵-۲۰) تعیین میگردد:
۹-۱۵-۱۰-۶
ابعاد مقطع تحت اثر برش و پیچش باید به نحوی انتخاب شوند که روابط (۹-۱۵-۲۱) و (9-15-22) برقرار باشد.
۹-۱۵-۱۰-۷
حداکثر تنش در مقاطع قوطی شکل از رابطه (۹-۱۵-۲۱) و در مقاطع توپر از رابطه (۲۲-۱۵-۹) برقرار باشد.
در مقاطع بتن پیش تنیده، عبارت Vu با Vu – Vp جایگذین می گردد.
۹-۱۵-۱۱ لنگر پیچشی نهایی در اعضای ساختمانهای نامعین
۹-۱۵-۱۱-۱
در مواردی که مقاومت در برابر لنگر Tu برای برقراری تعادل عضوی لازم باشد، عضو مورد نظر باید برای تحمل تمام لنگر پیچشی معادل Tcr ، مطابق ضوابط بند ۹-۱۵-۷ طراحی شود.
۹-۱۵-۱۱-۲
در مواردی که امکان کاهش لنگر پیچشی در اثر باز پخش لنگرهای داخلی در عضوی از یک ساختمان نامعین موجود باشد، میتوان مقدار Tu را به ۰/۶۷Tcr کاهش داد به شرطی که اثر لنگرها و برشهای تعدیل شده عضو در سایر اعضای مجاور با استفاده از روابط تعادل، محاسبه و در طراحی به کار گرفته شود.
۹-۱۵-۱۱-۳
در صورت استفاده از بند ۹-۱۵-۱۱-۲ و در صورت عدم استفاده از تحلیل دقیق تر، میتوان لنگر پیچشی نهایی ناشی از اثر دال ها روی تیرهای باربر را با یک توزیع خطی یکنواخت جایگزین کرد.
۹-۱۵-۱۲ جزئیات تکمیلی آرماتورهای عرضی
۹-۱۵-۱۲-۱
تمامی میلگردهای اعضای فشاری باید با خاموت هایی در بر گرفتـه شـوند و ضـوابط بندهای ۸-۱۲-۱۵-۹ تا ۱-۱۲-۱۵-۹ در آنها رعایت شوند.
۹-۱۵-۱۲-۲
قطر خاموت ها نباید کمتر از مقادیر (الف) و (ب) این بند اختیار شود:
الف) ۱/۳ قطر بزرگترین میلگرد طولی با قطر حداکثر ۳۰ میلیمتر
ب) ۱۰ میلی متر برای میلگردهای طولی با قطر بیش از ۳۰ میلی متر و نیز برای گروه میلگردهای در تماس
۹-۱۵-۱۲-۳
قطر خاموت ها به هر حال نباید از ۸ میلیمتر کمتر باشد.
۹-۱۵-۱۲-۴
فاصله هر دو خاموت متوالی از هم نباید از هیچ یک از مقادیر (الف) تا (ت) بیشتر باشد:
الف) ۱۲ برابر قطر کوچکترین میلگرد طولی اعم از اینکه منفرد باشد یا عضوی از گروه میلگردهـای در تماس به شمار آید.
ب) ۳۶ برابر قطر میلگرد خاموت
پ) کوچکترین بعد عضو فشاری
ت) ۲۵۰ میلیمتر
۹-۱۵-۱۲-۵
در هر مقطع تعداد خاموت ها باید طوری باشد که هریک از میلگردهای زیر در گوشه یک خاموت با زاویه داخلی حداکثر ۱۳۵ درجه قرار گیرد و به طور جانبی نگهداشته شود:
الف- هر میلگردی که در گوشههای عضو واقع شود
ب- هر میلگرد غیر گوشهای به صورت حداکثر یک در میان
پ- هر میلگردی که فاصله آزاد آن تا میلگرد نگهداری شده مجاور بیشتر از ۱۵۰ میلیمتر باشد.
در مواردی که میلگردهای طولی روی محیط دایره قرار گیرند، میتوان از خاموت های مدور استفاده کرد مشروط بر آنکه انتهای آنها به قلاب استاندارد ۱۳۵ درجه ختم شود یا به نحوی مناسب در بتن قسمت داخلی دایره مهار شود.
۹-۱۵-۱۲-۶
خاموت ها باید با فواصل تعیین شده در تمام طول عضو قرار داده شوند. فاصله اولین خاموت از سطح فوقانی شالوده یا دال طبقه تحتانی و آخرین خاموت از زیر پایین ترین میلگردهای دال یا کتیبه سرستون طبقه فوقانی نباید از نصف فواصل تعیین شده در بند ۹-۱۵-۱۲-۴ بیشتر باشد.
۹-۱۵-۱۲-۷
در صورتی که تیرها یا دستکهایی به کلیه وجوه ستون متصل شده باشند میتوان خاموت ها را در مقطعی به فاصله حداکثر ۷۵ میلی متر از زیر پایینترین میلگرد در کم ارتفاعترین تیر یا دستک متوقف کرد.
۹-۱۵-۱۲-۸
ضوابط مهار و وصله خاموت ها در فصل بیست و یکم ارائه شده اند.
۹-۱۵-۱۲-۹
تمامی ضوابط مربوط به اندازه های خاموت ها و محدودیت های فاصله آنها برای اعضای فشاری باید در مورد میلگردهای فشاری در اعضای خمشی هم رعایت شوند.
۹-۱۵-۱۲-۱۰
در اعضای خمشی قابها که در معرض پیچش یا تغییر جهت تنش در تکیهگاهها قرار میگیرند، باید از خاموتهای بسته یا مارپیچی که دور همه میلگردهای اصلی میپیچد استفاده شود.
۹-۱۵-۱۳ برش اصطکاکی
۹-۱۵-۱۳-۱ گستره
ضوابط این قسمت در مواردی که انتقال نیروی برشی بین دو سطح بـا مشخصـات (الـف) الـی (ت) مورد نظر باشد، به کار گرفته می شود:
الف) وجود ترک یا استعداد ترک خوردن بین دو سطح
ب) دو سطح ساخته شده با مصالح غیر متشابه
ت) دو سطح بتن ریزی شده در زمانهای متفاوت
انتقال برش در موارد فوق توسط عملکرد برشی- اصطکاکی صورت میگیرد.
۹-۱۵-۱۳-۲ حالت حدی نهائی مقاومت
۹-۱۵-۱۳-۲-۱
در مقاطعی که انتقال برش در آنها به صورت برشاصـطکاکی اسـت، کنتـرل حالـت حدی نهایی مقاومت باید براساس رابطه (۹- ۱۵-۱) صورت گیرد. مقدار Vr در این رابطه طبـق بنـد 2-2-13-15-9 تعیین می گردد.
۹-۱۵-۱۳-۲-۲
مقدار Vr، با وجـود تـرک در سراسـر مقطـع مـورد نظـر بـر طبـق بنـدهای ۳-۲-۱۳-۱۵-۹ تا ۶-۲-۱۳-۱۵-۹ و یا طبق بند ۷-۲-۱۳-۱۵-۹ محاسبه می شود. در هر یک از حالات، ضوابط بند ۹-۱۵-۱۳-۳ نیز باید رعایت شوند.
۹-۱۵-۱۳-۲-۳
در مواردی که آرماتور برش اصطکاکی نسبت به صفحه برش مایل باشد، به طـوری که نیروی برشی در آن ایجاد کشش کند:
۹-۱۵-۱۳-۲-۴
در مواردی که آرماتور برش اصطکاکی عمود بر صفحه برش باشد:
۹-۱۵-۱۳-۲-۵
ضریب اصطحکاک در روابط ۱-۲۳-۱۵-۹ و ۲-۲۳-۱۵-۹ برابر با یکی از مقادیر زیر در نظر گرفته می شود:
الف) برای بتنی که به صورت یکپارچه ریخته شده باشد: ۱/۲۵
ب) برای بتنی که در مجاورت بتن سخت شده ای با زبری سطحی قید شده در بند ۹-۱۵-۱۳-۳-۵ ریخته شده باشد: ۰/۹ پ) برای بتنی که در مجاورت بتن سخت شده ای با زبری سطحی کمتر از میزان قید شـده در بنـد ۵-۳-۱۳-۱۵-۹ ریخته شده باشد: ۰/۵
ت) برای بتنی که به وسیله گل میخ ها یا به وسیله میلگردهایی به پروفیـل فـولاد سـاختمانی مهـار شده باشد: ۰/۶ ضریب λ در روابط فوق مطابق بند ۹-۱۳-۷-۸ تعیین میگردد.
۹-۱۵-۱۳-۲-۶
مقدار Vr در هیچ حالت نباید از مقادیر ۰/۲۵φcfcAcv و ۶/۵φcAcv در نظر گرفته شود.
۹-۱۵-۱۳-۲-۷
مقدار Vr را توان با استفاده از هر روش طراحی دیگری که صحت آن بـه وسـیله آزمایش های جامع تأیید شده باشد، تعیین نمود.
۹-۱۵-۱۳-۳ ضوابط طراحی برش اصطکاکی
۹-۱۵-۱۳-۳-۱
در میلگردهای برش اصطکاکی استفاده شده باید ضـوابط بنـد ۹-۱۳-۷-۶ رعایـت گردد.
۹-۱۵-۱۳-۳-۲
در مواردی که در سطح برش علاوه بر نیروی برشی، نیروی کششی نیـز اثـر کنـد، باید آرماتور اضافی برای تحمل کشش در امتداد نیروی کششی اعمال شده، پیش بینی شود.
۹-۱۵-۱۳-۳-۳
در مواردی که در سطح برش علاوه بر نیروی برشی نیروی فشاری دائمی نیـز اثـر کند، مقدار این نیرو را می توان به نیروی ΦsAvffy، متعلق به آرماتور برش اصطکاکی در رابطه ۲-۲۳-۱۵-۹ اضافه نمود.
۹-۱۵-۱۳-۳-۴
آرماتورهای برش اصطکاکی باید به نحوی مناسب در سطوح صـفحه بـرش توزیـع شوند و برای آنکه بتوانند به تنش نظیر جاری شدن برسند باید به طور کامـل در دو سـمت صـفحه برش در بتن مهار گردند. برای مهار کردن آرماتورها میتوان از ادوات مکانیکی استفاده نمود.
۹-۱۵-۱۳-۳-۵
در مواردی که بتن در مجاورت بتن سخت شده قبلی ریخته می شود، سطح تماس برای انتقال برش باید تمیز و عاری از دوغاب خشک شده باشد. برای آنکه بتوان ضـریب اصـطکاک μ را برابر با ۰/۹ فرض نمود سطح تماس باید با ایجاد خراش های به عمق تقریبی پنج میلی متر به حالت زبر درآورده شود.
۹-۱۵-۱۳-۳-۶
در مواردی که برش بین پروفیل های فولاد ساختمانی و بتن با استفاده از گل میخ ها یا میلگردهای جوش شده به پروفیل انتقال داده می شود، فولادها باید تمیز و عاری از زنگ زدگی باشند.
۹-۱۵-۱۴ ضوابط ویژه برای اعضای خمشی با ارتفاع زیاد (تیرهای عمیق)
۹-۱۵-۱۴-۱ گستره
ضوابط این قسمت باید در مورد اعضای خمشی که دارای شرایط (الف) و (ب) باشند، رعایت شوند:
الف- نسبت طول دهانه آزاد به ارتفاع مقطع In/h در آنها از دو باشد.
ب- بار روی تیر در وجه فشاری، مقابل وجهی که روی تکیه گاه ها می نشیند، وارد آید به طوری کـه امکان به وجود آمدن دستک های فشاری از سمت بار به سمت تکیه گاه ها موجود باشد.
۹-۱۵-۱۴-۲ حالت حدی مقاوم نهایی در برش در تیرهای عمیق
۹-۱۵-۱۴-۲-۱
در تیرهای عمیق کنترل حالت حدی نهایی مقاومت در برش باید براساس روابط ۹-۱۵-۱ و ۹-۱۵ -۲ صورت گیرد. در این روابط نیروی برشی مقاوم نهایی بتن، Vc، نیروی برشی مقاوم نهایی آرماتورها، Vs، طبق ۵-۲ -۱۴-۱۵-۹ و ۴-۲ -۱۴-۱۵-۹ تعیین می گردند.
۹-۱۵-۱۴-۲-۲
در تیرهای عمیق کنترل حالت حدی مقاوم نهایی تنها در مقطع بحرانی عضو، مطابق تعریف بند ۹-۱۵-۱۴-۲-۳ صورت میگیرد و آرماتور برشی مورد نیاز در این مقطع در سراسر طول دهانه تیر عمیق ادامه داده می شود.
۹-۱۵-۱۴-۲-۳
مقطع بحرانی تیرهای عمیق مقطعی است که فاصله آن از بر داخلی تکیه گاه در زیر بار یکنواخت برابر با
۰/۱۵In و در تیرهای زیر بار متمرکز برابر با ۰/۵a باشد. این فاصله در هیچ حال بیشتر از d در نظر گرفته شود.
۹-۱۵-۱۴-۲-۴
مقدار Vc را می توان از رابطه (۹-۱۵-۳) و یا با جزئیات بیشتر از رابطه (۹-۱۵-۲۴)محاسبه نمود.
در رابطه (۹-۱۵-۲۴) مقدار عبارت
نباید بیشتر از ۲/۵ و مقدار Vc نباید بیشتر از ۳vcbwd در نظر گرفته شود. Mu لنگر خمشی نهایی است که بطور همزمـان بـا نیـروی برشـی Vu در مقطع بحرانی طبق تعریف بند ۹-۱۵-۱۴-۲-۳ اثر می کند.
۹-۱۵-۱۴-۲-۵
مقدار Vs، با استفاده از رابطه (۲۵-۱۵-۹) محاسبه می شود:
۹-۱۵-۱۴-۲-۶
مقدار Vr، نباید بیشتر از مقدار بدست آمده از رابطه ۹-۱۵-۲۶ اختیار شود.
۹-۱۵-۱۴-۳ محدودیتهای آرماتورهای برشی تیرهای عمیق
۹-۱۵-۱۴-۳-۱
سطح مقطع آرماتور برشی Av نباید از ۰/۰۰۲۵bwSn اختیار شود. فاصله این آرماتور نیز نباید از مقادیر d/3 و ۳۰۰ میلی متر تجاوز کند.
۹-۱۵-۱۴-۳-۲
سطح مقطع آرماتوز برشی Αvh نباید کمتر از ۰/۰۰۱۵bwSh اختیار شود. فاصله این آرماتورها نیز نباید از مقادیر d/3 و ۳۰۰ میلی متر تجاوز کند.
۹-۱۵-۱۵ ضوابط ویژه برای دستک ها و شانه ها
۹-۱۵-۱۵-۱ گستره
ضوابط این قسمت باید در مورد دستک ها و شانه هایی که دارای شرایط (الف) و (ب) باشند، رعایـت شوند:
الف) نسبت دهانه به ارتفاع موثر مقطع در بر تکیهگاه، a/d ، بیشتر از یک نباشد.
، بزرگتر از نیروی برشی نهایی موثر بر آنها، نباشد.
ب) مقدار Nu، بزرگتر از نیروی برشی نهایی موثر بر آنها، Vu نباشد.
پ) ارتفاع موثر مقطع در لبه خارجی سطح اتکا، کمتر از ۰/۵d نباشد.
۹-۱۵-۱۵-۲
حالت حدی مقاوم نهایی در برش، خمش و کشش
۹-۱۵-۱۵-۲-۱
در دستک ها و شانه ها کنترل حالات حدی مقاوم نهایی در برش، خمش و نیروی محوری کششی، باید بر اساس روابط (۹-۱۵-۱) ،(۹-۱۴-۱) و (۹-۱۴-۲) صورت گیرد.
مقادیر Vr، Mr و Nr باید بر اساس ضوابط بندهای ۴-۲-۱۵-۱۵-۹ تا ۶-۲-۱۵-۱۵-۹ محاسبه شوند.
Vu و Nu از تحلیل سازه تحت اثر بارهای نهایی به دست میآیند. مقدار
۲ ۰اختیار شود مگر آنکه
۹-۱۵-۱۵-۲-۲
نیروهای Vu و Nu از تحلیل سازه تحت اثر بارهای نهایی به دست می آیند. مقدار Nu که در طراحی مورد استفاده قرار می گیرد نباید کمتر از مقدار ۰/۲Vu اختیار شود مگر آنکه برای جلوگیری از ایجاد نیروی کششی تدابیر خاصی در نظر گرفته شده باشد. نیروی کششی، Nu همواره باید جزء بارهای زنده، به حساب آورده شود.
۹-۱۵-۱۵-۲-۳
مقدار M u با استفاده از رابطه ۲۷-۱۵-۹ محاسبه می شود:
۹-۱۵-۱۵-۲-۴
مقدار Vr، با فرض عملکرد مقطع به صورت برش اصطحکاکی مطابق ضوابط بند ۱۳-۱۵ -۹ محاسبه می شود. مقدار Vr نباید از دو مقدار ۰/۲۵fcdbwd و ۶/۵φcbwd بزرگتر اختیار شود.
۹-۱۵-۱۵-۲-۵
مقدار Mr، مطابق ضوابط فصل چهاردهم محاسبه میگردد. آرماتور کششی تأمین کننده لنگر Af ، Mr نامیده می شود.
۹-۱۵-۱۵-۲-۶
مقدار Nr، با استفاده از رابطه ۲۸-۱۵-۹ محاسبه می شود:
۹-۱۵-۱۵-۳ طراحی کلی ضوابط
۱ –۹-۱۵-۱۵-۳
مقدار As، نباید کمتر از دو مقدار (Af + An ) و (۲/۳Αvf+An) اختیار شود.
۲ –۹-۱۵-۱۵-۳
خاموت های بسته موازی با As به سطح مقطع کل Ah مساوی (As – An)۰/۵ یا بزرگتر از آن باید در داخل محدوده دو سوم ارتفاع موثر مقطع در مجاور As توزیع شوند.
۳ –۹-۱۵-۱۵-۳
مقدار ρ نباید کمتر از ۰/۰۴fc/fy باشد.
۴ -۹-۱۵-۱۵-۳
آرماتور کششی اصلی باید در وجه جلوی دستک یا شانه به یکی از طرق (الف) و (ب) مهار شود:
الف) به وسیله جوش دادن به یک میلگرد عرضی با قطری حداقل مساوی با قطر میلگردهای کششی اصلی، مقاومت جوش باید به حدی باشد که بتواند نیروی کششی حداکثر قابل تحمل برای آرماتورها را منتقل نماید.
ب) به وسیله خم کردن میلگرد کششی اصلی Asبه عقب به طوری که یک حلقه افقی تشکیل شود.
۵ -۹-۱۵-۱۵-۳
سطح اتکای بار روی دستک یا شانه نباید از قسمت مستقیم میلگردهای کششی این اصلی،
As فراتر رود. این سطح همچنین نباید از وجه داخلی میلگردهای مهاری عرضی، در صورت استفاده از آنها، جلوتر رود.
۹-۱۵-۱۶ ضوابط ویژه برای دیوارها
۹-۱۵-۱۶-۱ گستره
۹-۱۵-۱۶-۱-۱
ضوابط این قسمت باید در طراحی دیوارهایی که تحت اثـر نیـروی برشـی افقـی در امتداد صفحه دیوار قرار دارند، رعایت شوند.
۹-۱۵-۱۶-۱-۲
دیوارهایی که تحت اثر نیروی برشی افقی در امتداد عمود بر صفحه دیوار قرار دارند، باید بر اساس ضوابط مربوط به دال ها در قسمت ۹-۱۵-۱۷ طراحی شوند.
۹-۱۵-۱۶-۲ حالت حدی مقاوم نهایی در برش
۹-۱۵-۱۶-۲-۱
در مقاطع افقی دیوارها کنترل حالت حدی مقاوم نهایی در برش باید برمبنای روابط ۹-۱۵-۱ و ۹-۱۵-۲ صورت گیرد. در این روابط مقادیر Vc و Vs، بر اساس بندهای ۵-۲-۱۶-۱۵-۹ تا ۲-۲-۱۶-۱۵ -۹ محاسبه می شود.
۹-۱۵-۱۶-۲-۲
مقدار Vc را در حالتی که دیوار تحت اثر برش یا تحت اثر توأم برش و فشار قـرار دارد میتوان از رابطه ۹-۱۵-۳ و در حالتی که دیوار تحت اثر برش و کشـش قـرار دارد مـیتـوان از رابطـه ۹-۱۵-۶ محاسبه نمود. این نیروی مقاوم را نیز میتوان با جزئیات بیشتر مطابق بنـد ۹-۱۵-۱۶-۲-۳ محاسبه کرد. مقدار d ،در تمامی این روابط طبق بند ۹-۱۵-۱۶-۳-۲ تعیین میشود.
۹-۱۵-۱۶-۲-۳
در مواردی که محاسبه مقدار Vc، با جزئیات بیشتر مورد نظر باشد، آن را می توان برابر با کمترین مقدار به دست آمده از دو رابطه ۹-۱۵-۲۹ و ۹-۱۵-۳۰ در نظر گرفت:
در این روابط مقدار Nu برای فشار مثبت و برای کشش منفی است. در صورتی که مقدار (Mu/Vu-lw/2) منفی باشد رابطه ۹-۱۵-۳۰ به کار برده نمی شود و رابطه ۹-۱۵-۲۹ ملاک خواهد بود.
۹-۱۵-۱۶-۲-۴
مقدار Vcبرای همه مقاطعی که در فاصلهای کمتر از کـوچکترین دو مقـدار lw/۲ و hw/۲ از پایه دیوار قرار دارند برابر با مقاومت برشی مقطع در کوچکترین این دو مقدار در نظر گرفته می شود.
۹-۱۵-۱۶-۲-۵
مقدار Vs از رابطه ۳۱-۱۵-۹ محاسبه می شود:
پارامتر d مطابق بند ۹-۱۵-۱۶-۳-۲ تعیین می شود. برای تأمین برش مقاوم Vs علاوه بر آرماتورهای آرماتورهای برشی افقی Av آرماتورهای برشی قائم نیز باید در دیوار پیش بینی شود. مقدار این آرماتورها طبق بند ۹-۱۵-۱۶-۴-۲ تعیین میشود.
۹-۱۵-۱۶-۲-۶
مقدار Vr، در هیچ حالت نمی تواند بیشتر از ۵vchd اختیار شود.
۹-۱۵-۱۶-۳ ضوابط کلی طراحی
۹-۱۵-۱۶-۳-۱
در دیوارها چنانچه مقدار Vu بیشتر از ۰/۵Vc باشد طراحی برای برش لازم است. مقادیر آرماتور برشی مورد نیاز بر اساس ضوابط بند ۹-۱۵-۱۶-۲ محاسبه می گردند. در مورد این آرماتور محدودیت های بند ۹-۱۵-۱۶-۴ باید رعایت شوند. چنانچه Vu کمتر از ۰/۵Vc باشد، آرماتورگذاری در دیوار مطابق بند ۹-۱۵-۱۶-۴ یا ضوابط طراحی دیوارهای باربر در فصل نوزدهم انجام میشود.
۹-۱۵-۱۶-۳-۲
در طراحی دیوارها برای برش، مقدار d باید برابر با ۰/۸lw در نظر گرفته شود. برای d می توان مقدار بزرگتری برابر با فاصله دورترین تار فشاری تا مرکز سطح نیروهای کششی مورد نظر با توجه به سازگاری تغییرشکل های نسبی در مقطع به دست آمده باشند.
۹-۱۵-۱۶-۳-۳
در محل درزهای اجرایی مقدار Vr باید بر اساس عملکرد برش اصطکاکی طبق بند ۱۳-۱۵-۹ تعیین گردد.
۹-۱۵-۱۶-۴
محدودیت های آرماتورها
۹-۱۵-۱۶-۴-۱
مقدار ρh، نباید کمتر از ۰/۰۰۲۵ منظور شود. مقدار Sh نباید بیشتر از lw/۵ ، ۳h و یا ۳۵۰ میلی متر در نظر گرفته شود.
۹-۱۵-۱۶-۴-۲
مقدار ρh نباید کمتر از ۰/۰۰۲۵ و یا کمتر از مقدار رابطه ۹-۱۵-۳۲ منظور شود:
لازم نیست مقدار ρn بیشتر از ρh در نظر گرفته شود. مقدار Sn نباید بیشتر از lw/۳، ۳h و یا ۳۵۰ میلی متر در نظر گرفته شود.
۹-۱۵-۱۷ ضوابط ویژه برای دال ها و شالوده ها
۹-۱۵-۱۷-۱ گستره
۹-۱۵-۱۷-۱-۱
ضوابط این قسمت باید برای کنترل برش در دال ها و شالوده هایی ماننـد دال تخـت روی ستون و شالوده زیر اثر بار ستون که تحت اثر بار متمرکز قرار می گیرند و یا بارهای خود را بـه تکیه گاههایی با سطح محدود منتقل می کنند، رعایت شوند.
۹-۱۵-۱۷-۱-۲
دال هایی که زیر اثر بار گسترده قرار دارند و بارهای خود را به تیرها و یا دیوارها منتقل میکنند رفتاری مشابه تیرها دارند و مشمول ضوابط مربوط به اعضای تحت اثر برش و خمش می شوند. کنترل برش در این دالها بر طبق ضوابط بندهای ۹-۱۵-۲ تا ۹-۱۵-۶ به عمل می آید.
۹-۱۵-۱۷-۱-۳
در دالهاییکه تحت اثر بارهای قائم یا بارهای جانبی ناشی از باد یا زلزله مستقیماً لنگرهای خمشی را به ستونها منتقل میکنند، قسمتی از این لنگر توسط برش ایجاد شده در مقاطع دال در اطراف ستونها منتقل میشود. نیروی برشی ایجاد شده به این صورت، باید در محاسبات برش منظور گردد. ضوابط مربوط به محاسبه این برش در بند ۹-۱۵-۱۷-۵ داده شده است.
۹-۱۵-۱۷-۲ حالت حدی مقاوم نهائی در برش
۹-۱۵-۱۷-۲-۱
برش دالها و شالودهها در حوالی بارهای متمرکز و تکیهگاههای بـا سـطح محـدود باید برای دو نوع عملکرد یکطرفه و دو طرفه کنترل شود:
الف) عملکرد یک طرفه به صورت تیر: در اینحالت دال یا شالوده باید نیروی برشـی را ماننـد یـک تیر در تمام عرض خود تحملکند. مقطع بحرانی که مقاومت دال یا شالوده باید در آن کنتـرل شود بهصورت صفحهای عمود بر دال با فاصله d از لبه سطح اثر بار متمرکز یا از وجـه کتیبـه
یا هر تعبیر دیگر در ضخامت دال با تکیهگاه، در تمام عرض دال در نظر گرفته میشود.
ب- عملکرد دو طرفه: در این حالت دال یا شالوده باید نیروی برشـی را در دو جهـت ولـی در ناحیـه ای محدود در اطراف بار متمرکز یا تکیه گاه تحمل کند. مقطع بحرانی در این حالت سـطح جـانبی منشوری است که وجوه آن عمود بر سطح دال بوده و از لبـه هـا و گوشـه هـای سـطح اثـر بـار متمرکز یا تکیه گاه و یا مقاطعی از دال که ضخامت دال در آنجا تغییر میکنـد دارای فاصـله ای برابر با d/2 باشند. مقطع بحرانی باید چنان در نظر گرفته شود که محیط چنـد ضـلعی قاعـده منشور در آن حداقل باشد. برای ستون ها، بارهای متمرکز و سـطوح تکیـه گـاهی دارای مقطـع مربع یا مستطیل مقاطع بحرانی میتوانند دارای چهار ضلع مستقیم باشند.
۹-۱۵-۱۷-۲-۲
در دال ها و شالوده ها کنترل برش درحالت حدی مقاوم بـرای عملکـرد یـک طرفـه مشابه تیرها است و بر اساس ضوابط بندهای ۹- ۱۵-۲ تا ۹-۱۵-۶ انجام می گیرد.
۹-۱۵-۱۷-۲-۳
در دال ها و شالوده ها کنترل برش در حالت حدی مقاوم برای عملکرد دو طرفه باید بر اساس روابط ۹-۱۵-۱ و ۹-۱۵-۲ صورت گیرد. بـرای تعیـین مقـادیر Vcو Vs یـا Vr براساس روابط برای حالات مختلف طبق ضوابط بندهای ۹-۱۵-۱۷-۲-۴ تا ۹-۱۵-۱۷-۲-۶ رعایت شود.
۹-۱۵-۱۷-۲-۴
در دال ها و شالوده هایی که در آنها از آرماتور برشـی یـا کلاهـک برشـی اسـتفاده نمی شود مقدار Vc، برابر با کمترین مقادیر به دست آمده از سه رابطه ۹-۱۵-۳۳ الی ۹-۱۵-۳۵ در نظر گرفته میشود:
αs عددی است که برای ستون های میانی برابر با ۲۰ ،برای ستون های کناری ۱۵ و برای ستون های گوشه ۱۰ در نظر گرفته میشود.
۹-۱۵-۱۷-۲-۵
دردال ها و شالوده هایی که در آن ها از آرماتور برشی برای تأمین مقاومت برشی استفاده می شود مقدار Vc و Vs براساس ضوابط (الف) الی (پ) تعیین میشوند:
الف) مقدار Vc از رابطه ۹-۱۵-۳۶ محاسبه میشود:
ب) مقدار Vs،با استفاده از ضوابط بند ۹-۱۵-۴ محاسبه میشود.
پ) در این حالت مقدار Vr نباید بیشتر از ۳vcvod در نظر گرفته شود.
۹-۱۵-۱۷-۲-۶
در دال هایی که در آنها از کلاهک برشی به صورت پروفیل های فولادی به شکل L یا ناودانی و یا مشابه آنها برای تأمین مقاومت برشی استفاده میشود، مقدار Vr، با شرط رعایت محدودیتهای بند ۹-۱۵-۱۷-۳ طبق ضوابط (الف) و (ب) تعیین میشود:
الف) در حالتیکه دال تنها برش ناشی از بارهای قائم را به ستون منتقل میکند، Vsمساوی کمترین دو مقدار بدست آمده از روابط (۹-۱۵-۳۷ (و (۹-۱۵-۳۸ (در نظر گرفته میشود:
در این روابط bo محیط چند ضلعی مقطع بحرانی طبق تعریف بند ۹-۱۵-۱۷-۲-۱ -ب و bom محیط چند ضلعی مقطع بحرانی خاص طبق تعریف بند ۹-۱۵-۱۷-۲-۷ است.
ب- در حالتی که دال علاوه بر برش ناشی از بارهای قائم باید لنگر خمشی به ستون منتقل نماید، Vr باید چنان باشد که ضوابط بند ۹-۱۵-۱۷-۵-۳ -ب تأمین شود.
۹-۱۵-۱۷-۲-۷
مقطع بحرانی خاص که در دال های با کلاهک برشی برای کنترل نیروی برشی مقاوم مقطع باید مورد استفاده قرار گیرد، سطح جانبی منشوری است که وجوه آن عمود بر دال و در فاصله ۰/۷۵(lv-۰/۵c1) از بر ستون قرار دارند. مقطع بحرانی خاص باید چنان در نظر گرفته شود که محیط چند ضلعی قاعده منشور در آن حداقل باشد، لزومی ندارد فاصله وجوه منشور از بر ستون کمتر از d/2 در نظر گرفته شود. مقدار محیط این چند ضلعی bom نامیده می شود.
۹-۱۵-۱۷-۳ ضوابط و محدودیتهای کلاهکهای برشی
۹-۱۵-۱۷-۳-۱
هر کلاهک برشی باید از قطعات فولادی به شکل L یا ناودانی و یا شکل مشابه که با جوش نفوذی کامل به هم متصل شده باشند تشکیل شود. بازوهای کلاهک باید یکسان و نسبت به هم متعامد باشند. بازوها نباید در مقطع ستون قطع شوند.
۹-۱۵-۱۷-۳-۲
لنگرخمشی مقاوم هر بازوی کلاهک برشی درحد پلاستیک نباید کمتر از مقدار رابطه ۳۹-۱۵-۹ باشد:
در این رابطه η و lv براساس ملاحضلات بند ۹-۱۵-۱۷-۲-۶ مورد نیاز می باشد.
۹-۱۵-۱۷-۳-۳
انتهای هر بازوی کلاهک را می توان با زاویه ای بیشتر از۳۰ درجه نسبت به افق برید به شرطی که لنگر خمشی پلاستیک مقطع باریک شده باقیمانده، برای تحمل نیروی برشی تخصیص داده شده برای آن بازو کافی باشد.
۹-۱۵-۱۷-۳-۴
مقطع کلاهک برشی باید با توجه به ضوابط زیر انتخاب شود:
الف) ارتفاع مقطعکلاهک نباید بیشتر از ۷۰ برابر ضخامت جان آن باشد.
ب) کلیه بال های فشاری مقطع کلاهک باید در داخل محدوده ای به فاصله ۰/۳d در دورترین تار فشاری دال یا شالوده قرار داده شود.
پ) نسبت سختی خمشی هر بازوی کلاهک به سختی خمشی مقطع ترک خورده دال مرکب با پهنای (c۲+d)، αv ، نباید کمتر از ۰/۱۵ باشد.
۹-۱۵-۱۷-۳-۵
مقاومت خمشی بازوهای کلاهک را میتوان در کمک به لنگر خمشـی مقـاوم دال در نوار ستونی دخالت داد. مقدار کمک هر بازو از رابطه ۹-۱۵-۴۰ تعیین می شود:
در این رابطه lv طول بازو است که به کار گرفته شده است، مقدار Mv نباید بیشتر از مقادیر (الف) الی (پ) در نظر گرفته شود:
الف) ۳۰ درصد کل لنگر خمشی نهایی موجود در نوار ستونی دال
ب) مقدار تغییر لنگر خمشی موجود در نوار ستونی دال در طول lv
پ) مقدار Mp
۹-۱۵-۱۷-۳-۶
در مواردی که دال یا شالوده باید لنگر خمشی به ستون منتقل نماید، کلاهک بایـد به قدر کافی مهار شده باشد که بتواند لنگر خمشی Mp را منتقل نماید.
۹-۱۵-۱۷-۴ بازشوها در دال ها
۹-۱۵-۱۷-۴-۱
در مواردی که در یک دال بازشویی در فاصله کمتر از ده برابر ضخامت دال از سطح اثر بار متمرکز یا سطح تکیه گاه محدود و یا در مواردی که باز شویی در نوار ستونی دال تختی واقع شود، مقاطع بحرانی که برای کنترل برش در بندهای ۹-۱۵-۱۷-۲-۱ -ب و ۹-۱۵-۱۷-۲-۷ تعریف شدهاند، مطابق بندهای ۲-۴-۱۷-۱۵-۹ و ۳-۴-۱۷-۱۵-۹ اصلاح می شوند.
۹-۱۵-۱۷-۴-۲
برای دال های بدون کلاهک برشی، قسمتی از محیط مقطع بحرانی که به وسیله خطوط مماس بر محدوده بازشو رسم شده از مرکز سطح اثر بار متمرکز یا مرکز تکیه گاه قطع میشود، بی اثر فرض می گردد.
۹-۱۵-۱۷-۴-۳
برای دالهای با کلاهک برشی، قسمتی از محیط مقطع بحرانی که طبق بند ۹ -۱۵-۱۷-۴-۲ بی اثر فرض میشود، نصف می گردد.
۹-۱۵-۱۷-۵ انتقال لنگر خمشی در اتصالات دال به ستون
۹-۱۵-۱۷-۵-۱
در مواردی که لنگر خمشی متعادل نشده ای، Mu، ناشی از بارهای قائم، باد یا زلزله باید بین دال و ستون منتقل شود، قسمتی از آن، Muf، از رابطه۹ -۱۵-۴۱محاسبه می شود:
۹-۱۵-۱۷-۵-۲
برای تعیین تنش برشی ناشی از لنگر خمشی Muv فرض می شود، حداکثر این تنش در مقطع بحرانی طبق تعریف بند ۹-۱۵-۱۷-۲-۱-ب، ایجاد می شود و مقدار تنش در هر تار از این مقطع متناسب با فاصله آن تا تار از مرکز سطح مقطع است.
۹-۱۵-۱۷-۵-۳
درمواردی که دال علاوه بر نیروی برشی Vu تحت اثر برش ناشی از انتقال لنگر خمشی قرار میگیرد، مقاومت برشی دال باید برای مقابله با این دو اثر کافی باشد. برای کنترل مقاومت برشی دال در حالت حدی نهایی باید ضوابط زیر رعایت شوند:
الف) در دال های بدون کلاهک برشی، مجموع تنش برشی ناشی از بارهای قائم در مقطع بحرانی طبق تعریف بند ۹-۱۵-۱۷-۲-۱ -ب و حداکثر تنش برشی محاسبه شده در بند ۹-۱۵-۱۷-۵-۲ باید کمتر از مقدار vr/bod باشد.
ب-در دال های با کلاهک برشی، مجموع تنش برشی ناشی از بارهای قائم در مقطع بحرانـی خـاص، طبق تعریف بند ۹-۱۵-۱۷-۲-۷ و حداکثر تنش برشی محاسبه شده در بنـد ۹-۱۵-۱۷-۵-۲ ۲v باید کمتر از ۲vc باشد.
۹-۱۵-۱۸ ضوابط ویژه برای اتصالات قاب ها
۹-۱۵-۱۸-۱
در مواردی که بارهای قائم، باد، زلزله و یا سایر بارهای جانبی موجب انتقال لنگر خمشی در اتصالات اعضای قاب به ستون ها می شوند، ستون ها و اتصالات آنها به اعضای قاب باید برای برش حاصل از این لنگر خمشی طراحی شوند.
۹-۱۵-۱۸-۲
در محل اتصالات صلب اعضای قاب به ستون ها باید آرماتور برشی معادل حداقل آنچه در رابطه ۹-۱۵-۱۳ داده شده است با فرض bw بزرگترین بعد ستون، در ستون قرار داده شود. این آرماتورها باید در ناحیهای به طول حداقل برابر با ارتفاع بلندترین عضوی که به اتصال میرسد ادامه داشته باشند.
۹-۱۵-۱۸-۳
در اتصالات قاب هایی که جزء عناصر مقاوم در مقابل بارهای جانبی زلزله با فرض شکل پذیری متوسط و زیاد می باشند، ضوابط خاص باید رعایت شوند. این ضوابط در فصل بیست و سوم داده شده اند.