فهرست مطالب

    ۹-۲۳ ضوابط ویژه برای طراحی در برابر زلزله    

     اختصاری علائم ۰-۲۳-۹ 

    Ag = سطح مقطع کل قطعه، میلیمتر مربع  

    Ac= مساحت قسمتی از مقطع که داخل میلگرد دورپیچ واقع شده است. این مساحت بر اساس اندازه پشت تا پشت میلگرد دورپیچ محاسبه میشود، میلیمتر مربع 

    Ach = مساحت مقطع بتن یک پایه یا یک قطعه دیوار افقی، که در مقابل برش مقاومت می کند، میلیمتر مربع  

    Acp= مساحت خالص مقطع بتن محدود به ضخامت جان و طول مقطع در امتدادی که نیروی برشی در نظر گرفته میشود، میلیمتر مربع  

    Acv= حداقل مساحت مقطع داخلی اتصال در صفحهای به موازات محور آرماتوری که در اتصال ایجاد برش میکند، میلیمتر مربع  

    Aj= عمق این مقطع برابر با عمق کلی مقطع ستون است. در مواردی که تیر اصلی به تکیه گاهی به پهنای بیشتر اتصال مییابد عرض مؤثر اتصال کوچکترین دو مقدار (الف) و (ب)  اختیار شود:  

    الف- عرض تیر به اضافه عمق کل مقطع اتصال.  

    ب- دو برابر کوچکترین فاصله محور تیر از بر ستون در جهت عمود بر محور تیر. 

    Ash= سطح مقطع کل آرماتور عرضی، با احتساب رکابیهای تک شاخهای، در فاصله s در امتداد عمود بر بعد hc ، میلیمتر مربع

    Av= سطح مقطع کل آرماتور برشی در فاصله s در امتداد عمود بر محور طولی عضو، میلی متر مربع  

    Avd= سطح مقطع میلگردهای قطری، میلیمتر مربع 

    b =پهنای بال موثر فشاری، میلیمتر  

    d = ارتفاع مؤثر مقطع، میلیمتر  

    fc = مقاومت فشاری مشخصه بتن، مگاپاسکال

    fcd= مقاومت محاسباتی بتن که برابر است با φcfy ، مگاپاسکال

    fy = مقاومت مشخصه فولاد (fyk)، مگاپاسکال، که برای تسهیل کار در این فصل حرف k در زیرنویس حذف شده است.  

    fyd= = مقاومت محاسباتی فولاد که برابر است با φsfy، مگاپاسکال

    fyh = مقاومت مشخصه آرماتور عرضی، مگاپاسکال  

    hc= بعد مقطع ستون در جهت عرضی (محور تا محور میلگردهای محصورکننده)، میلیمتر

    hw= ارتفاع کل دیوار یا دیافراگم، ارتفاع قطعه ای از دیوار یا دیافراگم، میلیمتر  

    lw =طول گیرایی میلگرد مستقیم، میلیمتر  

    ldh =طول گیرایی میلگرد قلابدار، میلیمتر  

    lo = طول ناحیه بحرانی که در آن باید آرماتور عرضی ویژه به کار برده شود، میلی متر  

    lw =طول دیوار، میلیمتر  

    Mc= به بند ۱-۴-۲-۴-۲۳-۹ رجوع شود، کیلونیوتن- میلیمتر

    Mb= به بند ۹-۲۳-۴-۲-۴-۱ رجوع شود، کیلونیوتن- میلیمتر

    Mn= لنگر خمشی مقاوم اسمی، به بند ۹ -۲۳-۲-۱-۸ رجوع شود، کیلونیوتن- میلیمتر

    Mpr = لنگر خمشی مقاوم محتمل، کیلونیوتن- میلیمتر  

    Mr= لنگر خمشی مقاوم مقطع، کیلونیوتن- میلیمتر  

    Nu= نیروی محوری نهایی در مقطع، کیلونیوتن  

    s = فاصله بین سفرههای میلگردهای عرضی در امتداد محور طولی عضو، میلیمتر 

    Vr= نیروی برشی مقاوم مقطع، کیلونیوتن

    Vu= نیروی برشی نهایی در مقطع، کیلونیوتن  

    Vc = مقاومت برشی بتن، رابطه (۹- ۱۵-۴) مگاپاسکال

    αc = به بند ۲-۲-۵-۴-۲۳-۹ مراجعه شود.

    φc= ضریب جزئی ایمنی بتن

    φs= ضریب جزئی ایمنی فولاد

    φn= ضریب اصلاحی مقاومت

    ρs= نسبت حجم میلگرد دورپیچ به حجم بتن محصور شده که از پشت تا پشت میلگرد دورپیچ اندازه‌گیری میشود.

    ρv= نسبت میلگرد قائم بر صفحه برشی Acv به سطح Av

    ρn  = نسبت میلگرد برشی توزیع شده در صفحهای عمود بر صفحه برشی Acv

     گستره ۱-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۱-۱

    ضوابط این فصل باید در طرح و ساخت اعضای ساختمان هایی که در آنها نیروهای طراحی ناشی از زلزله بر اساس استهلاک انرژی در ناحیه غیر خطی پاسخ ساختمانها محاسبه شدهاند، رعایت شوند.  

    ۹-۲۳-۱-۲

    در طراحی ساختمانهای مشمول این فصل رعایت ضوابط سایر فصول مبحث نهم به جز مواردی که در این فصل به نحو دیگری مقرر شدهاند، الزامی است.  

    ۹-۲۳-۱-۳

    در طراحی ساختمانهای مشمول این فصل میتوان ضوابط این فصل را رعایت ننمود، مشروط بر آنکه با شواهد آزمایشگاهی و تحلیلی نشان داده شود که مقاومت ساختمان در مقابل بارهای رفت و برگشتی از مقداری که در ساختمان طراحی شده براساس ضوابط این فصل کمتر نیست.

    ۹-۲۳-۲ ضوابط کلی طراحی  

     تعاریف ۱-۲-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۲-۱-۱ آرماتورگذاری عرضی ویژه  

    آرماتورگذاری عرضی در اعضای تحت فشار و خمش که مطابق ضوابط بندهای ۹-۲۳-۴-۲-۳-۲ تا ۶-۳-۲-۴-۲۳-۹ انجام شده باشد.

    ۹-۲۳-۲-۱-۲ اعضای تحت فشار و خمش و اعضای تحت خمش  

    اعضای تحت فشار و خمش به اعضایی اطلاق میشود که در آنها علاوه بر وجود لنگر خمشی نیروی محوری فشاری نهایی بیشتر از ۰/۱۵fcdAg باشد. در صورتی که نیروی محوری فشاری نهایی کمتر از این مقدار باشد، عضو خمشی محسوب می‌شود.

    ۹-۲۳-۲-۱-۳ اجزای جمع‌کننده

    اجزایی که بخشی از نیروهای اینرسی ناشی‌ از زلزله داخل دیافراگم را به سیستم مقاوم در برابر بارهای جانبی منتقل می‌کنند.  

    ۹-۲۳-۲-۱-۴ اجزای مرزی  

    اجزایی در امتداد لبه دیوارها یا دیافراگم‌ها که با آرماتورهای طولی و عرضی تقویت شده باشند. این اجزا می‌توانند هم ضخامت دیوارها یا دیافراگم ها و یا ضخیم تر از آنها باشند. در صورت لزوم می‌توان در لبه‌های بازشوها در دیوارها و دیافراگم ها نیز از اجزای مرزی استفاده کرد.  

    ۹-۲۳-۲-۱-۵ شکل‌پذیری  

    عبارت است از قابلیت استهلاک انرژی توسط رفتار غیرالاستیک کل ساختمان یا اعضای آن تحت اثر تغییرشکل‌های رفت و برگشتی با دامنه بزرگ بدون کاهش قابل ملاحظه در مقاومت آنها.  

    ۹-۲۳-۲-۱-۶ دوخت قلاب  

    میلگردی که در یک انتها دارای قلابی با زاویه خم حداقل ۱۳۵ درجه و قسمت مستقیم انتهایی به طول حداقل ۶ برابر قطر میلگرد یا ۷۵ میلیمتر و در انتهای دیگر دارای قلابی با زاویه خم حداقل ۹۰ درجه و قسمت مستقیم انتهایی به طول حداقل ۸ برابر قطر میلگرد باشد. این قلاب‌ها باید میلگردهای طولی واقع در محیط مقطع عضو را در برگیرند. محل خم ۹۰ درجه قلاب ها باید به صورت یک در میان، در مقاطع متوالی در طول عضو، عوض شود. 

     ۹-۲۳-۲-۱-۷ کلاف‌ها

    قطعاتی که معمولاً به صورت عضو کششی نیروهای اینرسی ناشی از زلزله را منتقل می‌کنند و مانع جدا شدن اجزای دیگر ساختمان مانند شالودهها و دیوارها از یکدیگر می‌شوند.  

    لنگر خمشی مقاوم اسمی ۸-۱-۲-۲۳-۹ 

    لنگر خمشی مقاوم اسمی مساوی است با لنگر خمشی مقاوم با فرض fy=۱۰fssc (fs، مقاومت میلگردهای فولادی می‌باشد).

    لنگر خمشی  مقاوم محتمل ۹-۱ -۲-۲۳-۹ 

    لنگر خمشی مقاوم محتمل مساوی است با لنگر خمشی مقاوم با فرض ۱/۲۵fy =fs ، φs=φc=۱ (مقاومت میلگردهای فولادی می‌باشد).

    ناحیه بحرانی ۱۰-۱ -۲-۲۳-۹ 

    ناحیه‌ای است که در آن مفصل پلاستیکی تحت اثر بارهای زلزله طراحی ایجاد می‌شود.  

    هسته محصور ۱۱-۱-۲-۲۳-۹ 

    قسمتی از سطح مقطع عضو، که در داخل میلگردهای عرضی و یا طولی محصور شده باشد.  

    بتن پوسته ۱۲-۱ -۲-۲۳-۹ 

    بتن قسمتی از مقطع عضو که در خارج از قسمت محصور شده با میلگردهای عرضی هسته، واقع شده باشد.  

    تراز پایه ۱۳-۱ -۲-۲۳-۹ 

    ترازی که فرض میشود تکان‌های زلزله تا آن تراز از زمین به ساختمان منتقل می‌شود و از آن تراز به بالا ساختمان حرکت جداگانه خود را نسبت به زمین دارا است. این تراز لزوماً در محاذات سطح زمین نیست.  

    تنگ ویژه ۱۴-۱-۲-۲۳-۹ 

    خاموتی است بسته متشکل از یک یا چند میلگرد که هر یک از آنها در دو انتها به قلاب ویژه ختم شده باشند. تنگ ویژه میتواند به صورت دورپیچ باشد و در دو انتها به قلاب ویژه ختم شود.  

    دیافراگم‌های سازه‌ای ۱۵-۱-۲-۲۳-۹ 

    قطعات سازه‌ای مانند دال‌های کف و سقف که نیروهای اینرسی ناشی از زلزله را به سیستم مقاوم در برابر بارهای جانبی منتقل می‌کنند.

    دیوارهای سازه‌ای ۱۶-۱-۲-۲۳-۹ 

    دیوارهایی که برای مقاومت در برابر ترکیبی از نیروهای محوری، لنگرهای خمشی و نیروی برشی ناشی از بارهای زلزله و همچنین بارهای ثقلی آنها طراحی می‌شوند.  

    دیوار برشی ۱۷-۱-۲-۲۳-۹ 

    دیوار برشی نوعی دیوار سازه‌ای که به عنوان عامل مقاوم در برابر بارهای جانبی تعبیه میشود.  

    دیوار همبسته ۱۸-۱-۲-۲۳-۹ 

    دیوار همبسته از دو یا چند دیوار برشی که با تیرهایی با شکل پذیری زیاد بهم متصل شده‌اند تشکیل یافته است.  

    قلاب ویژه ۱۹-۱-۲-۲۳-۹ 

    قلابی است با خم حداقل ۱۳۵ درجه با انتهای مستقیمی به طول حداقل ۶ برابر قطر میلگرد و یا ۷۵ میلیمتر. این قلاب باید میلگردهای طولی را دربرگیرد و انتهای آن به سمت داخل خاموت متمایل باشد.  

    ۹-۲۳-۲-۱-۲۰ سیستم مقاوم در برابر بارهای جانبی  

    قسمتی از ساختمان که برای مقاومت در برابر نیروهای جانبی زلزله محاسبه شده باشد.  

    مفصل پلاستیکی ۲۱-۱-۲-۲۳-۹ 

    مقطعی از عضو که در آن میلگرد کششی به حد جاری شدن رسیده باشد و هنوز کرنش بتن به حد نهایی خود نرسیده باشد.  

    ناحیه پلاستیکی ۲۲-۱-۲-۲۳-۹ 

    قسمتی از عضو که در آن ضمن تشکیل شدن مفصل پلاستیک ، دوران پلاستیک صورت گیرد.    

    تحلیل سازه ۲-۲-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۲-۲-۱

    در تحلیل سازه برای بارهای جانبی باید عملکرد توأم تمامی اجزای سازه ای و غیرسازه ای که بر اساس خواص مکانیکی مصالح، بر بازتاب خطی و غیرخطی آن تأثیر دارند، منظور شود.

    ۹-۲۳-۲-۲-۲

    استفاده از اجزای صلب در ساختمان، به صورتی که جزء سیستم مقاوم در برابر بارهای جانبی نباشند، مجاز است مشروط بر آنکه اثر این اجزاء در بازتاب سیستم در برابر بارهای جانبی بررسی شده و در محاسبات منظور شود. پیامدهای ناشی از خرابی احتمالی اجزای سازهای و غیرسازهایکه جزء سیستم مقاوم در برابر بارهای جانبی نیستند نیز باید بررسی شوند. 

    ۹-۲۳-۲-۲-۳

    اعضای سازهای که در زیر تراز پایه آن قرار دارند، در صورتی که برای انتقال بارهای زلزله به شالوده مورد نیاز باشند باید براساس ضوابط این فصل طراحی شوند. 

    ۹-۲۳-۲-۲-۴

    در ساختمانهایی که برای حد شکلپذیری زیاد طراحی میشوند، تمامی اعضای ساختمان که جزء سیستم مقاوم دربرابر بار جانبی زلزله نیستند باید بر اساس ضوابط بند ۹-۲۳-۴-۶ طراحی شوند.  

    مشخصات مصالح ۳-۲-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۲-۳-۱

    بتن مورد استفاده در اجزای مقاوم در برابر زلزله برای ساختمان های با شکل پذیری زیاد باید از رده C25 و یا بالاتر و برتی ساختمان‌های با شکل پذیری متوسط از رده C20 و یا بالاتر باشد.

    ۹-۲۳-۲-۳-۲

    در قاب‌ها و یا اجزای مرزی دیوارها که برای مقابله با نیروهای جانبی زلزله به کار گرفته می‌شوند، باید ضوابط بند ۹-۱۳-۷-۶ رعایت گردد.  

    ۹-۲۳-۲-۳-۳

    استفاده از اتصالات جوشی در میلگرد طولی تنها با شرط رعایت ضوابط ۵-۲-۲-۴-۲۳-۹ و ۷-۲-۱-۴-۲۳ -۹ مجاز است.بعلاوه باید از جوش دادن خاموت‌ها و سایر میلگردها به میلگرد‌های طولی خودداری شود.

    ۹-۲۳-۲-۴ کنترل ساختمان در شرایط بهره‌برداری  

    به منظور عدم محدودیت جریان بهرهبرداری در شرایط زلزله، لازم است تغییر مکانهای جانبی ساختمان مطابق الزامات مبحث ششم مقررات ملّی ساختمان محدود شود.

    حدود شکل‌پذیری ساختمان ۵-۲-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۲-۵-۱

    اجزای مقاوم در برابر بارهای جانبی زلزله باید برای یکی از سه حد شکل پذیری که در بندهای ۹-۲۳-۲-۵-۲ تا ۹-۲۳-۲-۵-۴ تعریف شده‌اند، طراحی شوند. ضوابط این مقررات شرایط شکل‌پذیری کم را تأمین می‌کنند. ضوابط طراحی برای شکل‌پذیریهای متوسط و زیاد در قسمت های ۴-۲۳-۹ تا ۳-۲۳- ۹ تعیین شده‌اند.

    ۹-۲۳-۲-۵-۲

    حد شکل‌پذیری کم (قاب خمشی بتن آرمه معمولی): این حد برای ساختمان‌هایی مناسب است که در آنها انتظار به وجود آمدن تغییر شکل زیاد نمی‌رود. این شرط در مناطق با خطر زلزله نسبی کم و متوسط به کار می‌رود.  

    ۹-۲۳-۲-۵-۳

    حد شکلپذیری متوسط (قاب خمشی بتن آرمه متوسط با و یا بدون دیوار برشی):  این حد برای ساختمانهایی الزامی است که در آنها بازتاب ساختمان در برابر نیروهای زلزله وارد ناحیه غیرخطی میشود و مقاطع ساختمان باید آنچنان طراحی شوند که از ایمنی کافی در مقابل گسیختگی ترد برخوردار باشند.  

    ۹-۲۳-۲-۵-۴

    حد شکلپذیری زیاد (قاب خمشی بتنآرمه ویژه با و یا بدون دیوار برشی): این حد برای ساختمانهایی الزامی است که اعضای آنها در مقاطع خاصی باید از ظرفیت جذب و استهلاک انرژی زیاد برخوردار باشند به طوری که در صورت ایجاد مکانیزم در آنها پایداری و انسجام کلی ساختمان محفوظ مانده و از این نظر اطمینان کافی موجود باشد.  

    ۹-۲۳-۲-۵-۵

    ساختمانهایی را که در آنها حدود شکلپذیری بیشتر تأمین میشود، با توجه به قابلیت جذب انرژی و رفتار غیر خطی بیشتر، میتوان برای بارهای جانبی زلزله کمتری طراحی نمود. ضوابط مربوط به چگونگی کاهش این بارها در آئیننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله (مبحث ششم) تعیین شدهاند.  

    ۹-۲۳-۳ ضوابط ساختمان‌های با شکل‌پذیری متوسط  

    ۹-۲۳-۳-۱ اعضای تحت خمش در قاب‌ها (Nu<= 0/15fcdAg)

    ۹-۲۳-۳-۱-۱ محدودیت های هندسی

    ۹-۲۳-۳-۱-۱-۱

    در اعضای خمشی قاب ها محدودیتهای هندسی (الف) تا (پ) این بند باید رعایت شوند:  

    الف- ارتفاع مؤثر مقطع نباید بیشتر از یک چهارم طول دهانه آزاد باشد.  

    ب- عرض مقطع نباید کمتر از یک چهارم ارتفاع آن و ۲۵۰ میلیمتر باشد. 

    پ- عرض مقطع نباید:  

    – بیشتر از عرض عضو تکیه گاهی، در صفحه عمود بر محور طولی عضو خمشی، به اضافه سه چهارم ارتفاع عضو خمشی، در هر طرف عضو تکیه گاهی  

    – بیشتر از عرض عضو تکیه گاهی به اضافه یک چهارم بعد دیگر مقطع عضو تکیه گاهی، در هر طرف عضو تکیهگاهی اختیار شود.  

    ۹-۲۳-۳-۱-۱-۲

    برون محوری هر عضو خمشی نسبت به ستونی که با آن قاب تشکیل می دهد، یعنی فاصله محورهای هندسی دو عضو از یکدیگر، نباید بیشتر از یک چهارم عرض مقطع ستون باشد.

    آرماتورهای طولی و عرضی ۲-۱-۳-۲۳-۹

    ۹-۲۳-۳-۱-۲-۱

    در تمامی مقاطع عضو خمشی نسبت آرماتورها، هم در پایین و هم در بالا، نباید کمتر از مقادیر ۱/۴/fy و (۰/۲۵(fc)^-۲)/fy و نسبت آرماتور کششی نباید از ۰/۰۲۵ اختیار شود.

    حداقل دو میلگرد با قطر مساوی یا بزرگتر از ۱۲ میلی متر باید هم در پایین و هم در بالای مقطع در سراسر طول ادامه یابند. ضابطه بند ۹-۱۴-۵-۲-۳ در این حالت نیز معتبر است. 

    ۹-۲۳-۳-۱-۲-۲

    در تکیه‌گاههای عضو خمشی، مقاومت خمشی مثبت نباید از یک‌سوم مقاومت خمشی منفی همان تکیه‌گاه کمتر باشد. همچنین، مقاومت خمشی مثبت یا منفی در هر مقطعی در طول عضو، نباید از یک‌پنجم حداکثر مقاومت خمشی هر یک از دو انتهای عضو کمتر باشد. 

    ۹-۲۳-۳-۱-۲-۳

    در هر عضو خمشی حداقل یک پنجم آرماتور موجود در مقاطع بر تکیه‌گاهها، هر انتها که آرماتور بیشتری دارد، باید در سراسر طول تیر در بالا و پایین ادامه داده شوند. 

    ۹-۲۳-۳-۱-۲-۴

    در اعضای خمشی در طول قسمت‌های بحرانی که در زیر مشخص می‌شوند باید خاموت بسته مطابق ضوابط بند ۹-۲۳-۳-۱-۲-۵ به کار برده شود، مگر آنکه طراحی برای برش نیاز به آرماتور بیشتری را ایجاب کند:  

    الف- در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع از بر تکیه‌گاه به سمت وسط دهانه 

    ب- در طولی‌که در آن برای تأمین ظرفیت خمشی مقطع به آرماتور فشاری نیاز باشد. 

    ۹-۲۳-۳-۱-۲-۵

    خاموتها و فواصل آنها از یکدیگر باید دارای شرایط (الف) و (ب) این بند باشند: 

    الف- قطر خاموتها کمتر از ۸ میلیمتر نباشد.  

    ب- فاصله خاموتها از یکدیگر بیشتر از مقادیر: یک‌چهارم ارتفاع مؤثر مقطع، ۸ برابر قطر کوچکترین آرماتور طولی، ۲۴ برابر قطر خاموتها و ۳۰۰ میلیمتر اختیار نشود.

    پ- فاصله اولین خاموت از بر تکیه گاه بیشتر از ۵۰ میلیمتر نباشد.

    ۹-۲۳-۳-۱-۲-۶

    در قسمت‌هایی از طول عضو خمشی که مطابق ضابطه بند ۴-۲-۱-۳-۲۳-۹ خاموت‌‌گذای نمی‌شود،فاصله خاموت‌ها از یکدیگر نباسد بیشتر از نصف ارتفاع موثر مقطع اختیار شود.

    ۹-۲۳-۳-۲ اعضای تحت فشار و خمش در قاب‌ها (Nu<0/15fcdAg) 

    ۹-۲۳-۳-۲-۱ محدودیت‌های هندسی  

    ۹-۲۳-۳-۲-۱-۱

    در ستون‌ها محدودیت‌های هندسی (الف) و (ب) این بند باید رعایت شوند: 

    الف- عرض مقطع نباید کمتر از سه‌دهم بعد دیگر آن و نباید کمتر از ۲۵۰ میلی‌متر باشد.

    ب- نسبت عرض مقطع به طول آزاد ستون نباید از  ۱/۲۵ کمتر باشد.

    ۹-۲۳-۳-۲-۲ آرماتورهای طولی و عرضی

    ۹-۲۳-۳-۲-۲-۱

    در ستون‌ها نسبت آرماتور طولی نباید کمتر از یک درصد و بیشتر از چهار و نیم درصد در نظر گرفته شود. مقدار آرماتور در محل وصلهها باید حداکثر برابر شش درصد در نظر گرفته شود. در مواردی که آرماتور طولی از نوع فولاد ۴۰۰ S است نسبت آرماتور در خارج از محل وصلهها به حداکثر سه درصد محدود میشود.  

    ۹-۲۳-۳-۲-۲-۲

    فاصله محور تا محور میلگردهای طولی از یکدیگر نباید بیشتر از ۲۰۰ میلیمتر باشد.  

     ۹-۲۳-۳-۲-۲-۳

    در دو انتهای ستون‌ها به طول lo باید آرماتور عرضی بسته مطابق ضوابط بند ۹-۲۳-۳-۲-۲-۴ به کار برده شود، مگر آنکه طراحی برای برش نیاز به آرماتور بیشتری را ایجاب کند. طول lo، ناحیه بحرانی، که از اتصال به اعضای جانبی اندازه‌گیری می‌شود نباید کمتر از مقادیر (الف) تا (پ) این بند در نظر گرفته شود:

    الف- یک ششم ارتفاع آزاد ستون  

    ب- ضلع بزرگتر مقطع مستطیلی شکل ستون یا قطر مقطع دایرهای شکل ستون 

    پ- ۴۵۰ میلیمتر  

      ۹-۲۳-۳-۲-۲-۴

    آماتور عرضی مورد نیاز در طول lo باید دارای قطر حداقل ۸ میلیمتر بوده و فواصل آنها از یکدیگر در مواردی که به صورت دورپیچ به کار گرفته می‌شوند از ضابطه بند ۹-۱۴-۹-۴ تعیین گردد. فواصل آماتورهای عرضی در مواردی که به صورت خاموت بسته به کار می‌روند باید کمتر از مقادیر (الف) تا (ت) این بند در نظر گرفته شود:  

    الف- ۸ برابر قطر کوچکترین میلگرد طولی ستون  

    ب- ۲۴ برابر قطر خاموتها  

    پ- نصف کوچکترین ضلع مقطع ستون  

    ت- ۳۰۰ میلیمتر  

    فاصله اولین خاموت از بر اتصال ستون به تیر نباید بیشتر از نصف فاصله خاموتها در نظر گرفته شود.

    ۹-۲۳-۳-۲-۲-۵

    در قسمت‌هایی از طول ستون که شامل طول lo نمیشود، ضوابط میلگردگذاری عرضی مشابه ضوابط بند ۹-۱۵-۱۲ است.  

    ۹-۲۳-۳-۲-۲-۶

    در ستون‌هایی که بار اعضای با سختی زیاد را تحمل می‌کنند، مانند ستون‌هایی که در زیر دیوار بتن‌آرمه قرار دارند، در تمام طول ستون باید آرماتور عرضی مطابق ضابطه بند ۹-۲۳-۳-۲-۲-۴ به کار برده شود. به علاوه این آرماتورگذاری باید در قسمتی از آرماتور طولی ستون که به اندازه طول گیرایی است و در داخل دیوار قرار دارد، ادامه داده شود . ضابطه ادامه آرماتور عرضی در دیوار در مورد ستونهایی که روی دیوار قرار دارند نیز باید رعایت شود. 

    ۹-۲۳-۳-۲-۲-۷

    در محل اتصال ستون به شالوده، آرماتور طولی ستون که به داخل شالوده برده شده است باید در طول حداقل برابر با ۳۰۰ میلیمتر با آرماتور عرضی مطابق ضابطه بند ۴-۲-۲-۳-۲۳-۹ تقویت گردد.

    ۹-۲۳-۳-۳ دیوارهای سازه‌ای، دیافراگم‌ها و خرپاها  

    ۹-۲۳-۳-۳-۱

    در دیوارهای سازهای، دیافراگمها و خرپاها باید ضوابط بندهای ۹-۲۳-۴-۳-۱ تا ۹ -۲۳-۴-۳-۳ ،مربوط به ساختمان‌های با شکل‌پذیری زیاد، و با در نظر گرفتن استثناهای بندهای ۳-۳-۳-۲۳ -۹ و ۲-۳-۳-۲۳-۹ رعایت شوند.

    ۹-۲۳-۳-۳-۲

    به جای آرماتورگذاری عرضی ویژه در هر مورد که در بندهای ۹-۲۳-۴-۳-۱ تا ۳-۳-۴-۲۳-۹ ضرورت پیدا کند می‌توان آرماتورگذاری عرضی مطابق ضابطه بند ۴-۲-۲-۳-۲۳-۹ به کار برد.

    ۹-۲۳-۳-۳-۳

    برای مهار و وصله میلگردها رعایت ضابطه بند ۶-۲-۳-۴-۲۳-۹ الزامی نیست.

    مهار و وصله میلگردها مطابق ضوابط فصل بیستم و یکم صورت میگیرد.  

    ۹-۲۳-۳-۴ اتصالات تیر به ستون‌ها در قاب‌ها  

    ۹-۲۳-۳-۴-۱

    در اتصالات تیرها به ستون‌ها، در طول ارتفاع تیر یا دالی که بیشترین ارتفاع را دارد و به محل اتصال منتهی می‌شود، باید در امتداد عمود بر میلگرد طولی ستون، میلگرد عرضی به مقدار حداقل برابر با مقادیر (الف) و (ب) این بند پیشبینی نمود:

    الف- سطح مقطع میلگرد عرضی نباید کمتر از مقدار محاسبه شده از رابطه (۹- ۱۵-۱۳) باشد.  

    ب- مقدار آرماتور عرضی نباید کمتر از دو سوم مقدار آرماتور عرضی در ناحیه lο ستون، مطابق بند ۹-۲۳-۳-۲-۲-۴ باشد. فاصله سفره‌های این آرماتور از یکدیگر نباید بیشتر از یک و نیم برابر l اختیار شود. فاصله سفره‌های نظیر در ناحیه lo اختیار شود.

    ۹-۲۳-۳-۵ ضوابط طراحی برای برش در اعضای قاب‌ها  

    ۹-۲۳-۳-۵-۱

    در اعضای تحت خمش و تحت نیروی محوری و خمش در قاب‌ها، کنترل حالت حدی نهایی مقاومت در برش باید براساس رابطه (۹- ۱۵-۱) صورت گیرد. مقدار Vu در این رابطه نباید از یکی از دو مقدار (الف) و (ب) این بند کمتر در نظر گرفته شود:

    الف- مجموع نیروی برشی ایجاد شده در عضو در اثر بارهای قائم نهایی و نیروی برشی همساز با لنگرهای خمشی اسمی موجود در مقاطع انتهایی با انحنای خمشی مضاعف، با فرض تشکیل مفصلهای پلاستیکی  

    ب- نیروی برشی به دست آمده از تحلیل ساختمان زیر اثر بارهای نهایی ناشی از بارهای قائم و نیروی جانبی زلزله با فرض آنکه نیروی زلزله مؤثر به ساختمان دو برابر مقدار تعیین شده در مبحث ششم مقررات ملّی ساختمان منظور شود.  

    ۹-۲۳-۴ ضوابط ساختمانهای با شکل‌پذیری زیاد

    ۹-۲۳-۴-۱ اعضای تحت خمش در قاب‌ها (Nu<=0/15fcdAg)

    ۹-۲۳-۴-۱-۱ محدودیت‌های هندسی  

    ۹-۲۳-۴-۱-۱-۱

    در اعضای خمشی قاب‌ها محدودیت‌های هندسی (الف) تا (پ) این بند باید رعایت شوند:  

    الف- ارتفاع مؤثر مقطع نباید بیشتر از یک چهارم طول دهانه آزاد باشد.  

    ب- عرض مقطع نباید کمتر از سه دهم ارتفاع آن و ۲۵۰ میلیمتر باشد.  

    پ- عرض مقطع نباید:  

    – بیشتر از عرض عضو تکیهگاهی، در صفحه عمود بر محور طولی عضو خمشی، به اضافه سهچهارم ارتفاع عضو خمشی در هر طرف عضو تکیهگاهی،  

    – بیشتر از عرض عضو تکیهگاهی، بهاضافه یکچهارم بعد دیگر مقطع عضو تکیه گاهی در هر طرف آن. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۱-۲

    برون محوری هر عضو خمشی نسبت به ستونی که با آن قاب تشکیل می‌دهد، یعنی فاصله محورهای هندسی دو عضو از یکدیگر، نباید بیشتر از یک‌چهارم عرض مقطع ستون باشد. 

     آرماتور طولی ۲-۱-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۱

    در تمامی مقاطع عضو خمشی نسبت آرماتور، هم در پایین و هم در بالا، نباید کمتر از مقادیر ۱/۴ / fy و (۰/۲۵(fc)^-2)/fy و نسبت آرماتور کششی نباید بیشتر از ۰/۰۲۵ اختیار شود.

    حداقل دو میلگرد با قطر ۱۲ میلیمتر یا بیشتر باید هم در پایین و هم در بالای مقطع در سراسر طول تعبیه شود. ضابطه بند ۹-۱۴-۵-۲-۳ در این حالت نیز معتبر است.  

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۲

    در تکیه‌گاههای عضو خمشی، مقاومت خمشی مثبت هر تکیه‌گاه باید حداقل برابر نصف مقاومت خمشی منفی همان تکیهگاه باشد.  

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۳

    مقاومت خمشی مثبت و منفی هر مقطع در سراسر طول تیر نبایستی کمتر از یکچهارم مقاومت خمشی حداکثر تکیه‌گاه باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۴

    در اعضای خمشی T یا L شکل که با دال‌ها به صورت یکپارچه اجرا می‌شوند، مقدار آرماتوری که در بر ستون‌ها میتوان برای خمش مؤثر در نظر گرفت، علاوه بر میلگرد واقع در جان تیر، به شرح (الف) تا (ث) این بند است:  

    الف- در ستونهای داخلی وقتی که تیر عرضی در محلاتصال به ستون در حدود ابعاد عضو خمشی طولی است: تمامی میلگردهایی که در عرضی از دال مساوی با چهار برابر ضخامت آن در هر طرف ستون واقع شدهاند.  

    ب- در ستونهای داخلی وقتی که ابعاد تیر عرضی وجود ندارد: تمامی میلگردهایی که در عرضی از دال مساوی دو و نیم برابر ضخامت آن در هر طرف ستون واقع شدهاند.  

    پ- در ستونهای خارجی وقتی که تیر عرضی در محل اتصال به ستون در حدود ابعاد عضو خمشی طولی است و لازم است میلگردهای عضو خمشی طولی مهار شوند: تمامی میلگردهایی که در عرضی از دال مساوی با دو برابر ضخامت آن در هر طرف ستون واقع شدهاند.  ت- در ستونهای خارجی وقتی که تیر عرضی وجود ندارد: تمامی میلگردهایی که در عرض ستون واقع شدهاند.  

    ث- در تمام حالات حداقل ۷۵ درصد آرماتور فوقانی و نیز آرماتور تحتانی که ظرفیت خمشی مورد لزوم را تأمین میکنند باید از ناحیه هسته ستون عبور کنند و یا در آن مهار شوند. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۵

    استفاده از وصله پوششی در میلگردهای طولی خمشی فقط در شرایطی مجاز است که در تمام طول وصله آرماتور عرضی از نوع تنگ‌یا دورپیچ موجود باشد. فواصل سفره‌های آرماتور عرضی دربرگیرنده وصله از یکدیگر نباید بیشتر از یک‌چهارم ارتفاع مؤثر مقطع و ۱۰۰ میلیمتر اختیار شود.  

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۶

    استفاده از وصله پوششی در محلهای زیر مجاز نیست:  

    الف- در اتصالات تیرها به ستونها  

    ب- در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع از بر تکیهگاه  

    بندهای ضوابط مطابق مکانیکی یا جوشی وصلههای

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۷

    وصله‌های جوشی یا مکانیکی مطابق بندهای ۷-۱-۴-۲۱-۹ و ۶-۱-۴-۲۱-۹ به شرطی مجاز استکه وصله میلگرد در هر سفره میلگرد به صورت یک در میان انجام شود و فاصله وصله‌ها در میلگردهای مجاور یکدیگر در امتداد طول عضو، کمتر از ۶۰۰ میلیمتر نباشد.  

    آرماتور عرضی ۳-۱-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۱-۳-۱

    در اعضای خمشی در طول قسمتهای بحرانی که در زیر مشخص می‌شوند، آرماتور عرضی باید از نوع تنگ ویژه بوده و شرایط آن مطابق بند ۹-۲۳-۴-۱-۳-۲ در نظر گرفته شود، مگر آنکه طراحی برای برش نیاز به آرماتور بیشتری را ایجاب کند:  

    الف- در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع از بر تکیهگاه به سمت وسط دهانه 

    ب- در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع در دو سمت مقطعی که در آن امکان تشکیل مفصل پلاستیک در اثر تغییر مکان جانبی غیرالاستیک قاب وجود داشته باشد.  

    پ- در طولی که در آن برای تأمین ظرفیت خمشی مقطع به میلگرد فشاری نیاز باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۳-۲

    تنگ‌های ویژه و فواصل آنها از یکدیگر باید دارای شرایط (الف) تا (پ) این بند باشند:  

    الف- قطر تنگها کمتر از ۸ میلیمتر نباشد.  

    ب- فاصله تنگها از یکدیگر بیشتر از مقادیر: یک‌چهارم ارتفاع مؤثر مقطع، ۸ برابر قطر کوچکترین میلگرد طولی، ۲۴ برابر قطر خاموتها و ۳۰۰ میلیمتر اختیار نشود.  

    پ- فاصله اولین تنگ از بر تکیهگاه بیشتر از ۵۰ میلیمتر نباشد. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۳-۳

    در قسمت‌هایی از طول عضو خمشی که مطابق ضابطه بند ۱-۳-۱-۴-۲۳-۹ تنگ ویژه به کار برده میشود، میلگردهای طولی در محیط مقطع باید دارای تکیهگاه عرضی باشند. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۳-۴

    در قسمت‌هایی از طول عضو خمشی که به تنگ ویژه نیاز نیست، خاموت‌ها باید در دو انتها دارای قلاب ویژه بوده و فاصله آنها از یکدیگر کمتر یا مساوی نصف ارتفاع موثر باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۱-۳-۵

    تنگ‌های ویژه در اعضای خمشی را میتوان با دو قطعه میلگرد ساخت. یک میلگرد به شکل U که در دو انتها دارای قلاب ویژه باشند و میلگرد دیگر به شکل قلاب دوخت که با میلگرد اول یک تنگ بسته تشکیل دهد. خم ۹۰ درجه قلاب‌های دوخت متوالی که یک میلگرد طولی را در بر میگیرند، باید بطور یک در میان در دو سمت عضو خمشی قرار داده شوند. چنانچه میلگردهای طولی که توسط قلابهای دوخت نگهداری شده‌اند در داخل یک دال که تنها در یک سمت عضو خمشی قرار دارد محصور باشند، خم ۹۰ درجه قلابهای دوخت را میتوان در آن سمت، در دال، قرار داد.

      

    ۲-۴-۲۳-۹ اعضای تحت اثر توام فشار و خمش در قاب‌ها (Nu<=0/15fcdAg)

    محدودیت‌های هندسی ۱-۲-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۲-۱-۱

    در این اعضاء محدودیتهای هندسی (الف) و (ب) این بند باید رعایت شوند: 

    الف- عرض مقطع نباید کمتر از چهار دهم بعد دیگر آن و نباید کمتر از ۳۰۰ میلیمتر باشد. 

    ب- نسبت عرض مقطع به طول آزاد عضوآن در اعضایی که زیر اثر لنگرهای خمشی موجود در دو  انتها در دو جهت خم می‌شوند، نباید کمتر از ۱/۱۶ و در اعضای طره‌ای نباید کمتر از ۱/۱۰ باشد.

    ۹-۲۳-۴-۲-۲   آرماتور طولی

    ۹-۲۳-۴-۲-۲-۱

    در این اعضاء نسبت آرماتور طولی نباید کمتر از یک درصد و بیشتر از شش درصد در نظر گرفته شود. محدودیت حداکثر مقدار آرماتور باید در محل وصله‌ها نیز رعایت شود.  در مواردی که آرماتور طولی از نوع فولاد S400 است، نسبت آرماتور در خارج از محل وصله‌ها به حداکثر چهار و نیم درصد محدود میشود.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۲-۲

    فاصله محور تا محور میلگردهای طولی از یکدیگر نباید بیشتر از ۲۰۰ میلیمتر باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۲-۲-۳

    استفاده از وصله پوششی در میلگردهای طولی فقط در نیمه میانی طول ستون مجاز است. طول پوشش این وصله‌ها باید برای وصلههای کششی در نظر گرفته شود. 

    ۹-۲۳-۴-۲-۲-۴

    وصله جوشی یا مکانیکی، مطابق ضوابط بند ۷-۱-۴-۲۱-۹ و ۶-۱-۴-۲۱-۹ در میلگردهای طولی به شرطی مجاز است که وصله میلگردها در هر مقطع به صورت یک در میان انجام شود و فاصله وصله‌ها در میلگردهای مجاور یکدیگر، در امتداد طول ستون، کمتر از ۶۰۰ میلیمتر نباشد.  

    آرماتور عرضی ۳-۲-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۱

    در ستون‌ها، قسمت‌هایی از دو انتهای آنها به طول lo ناحیه بحرانی تلقی شده و در آنها باید آٰماتور گذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بندهای ۶-۳-۲-۴-۲۳-۹ تا ۲-۳-۲-۴-۲۳-۹ انجام شود. مگر آنها طراحی برای برش نیاز به میلگرد بیشتری را ایجاب کند. طول lo که از بر اتصال به اعضای جانبی اندازهگیری می‌شود نباید کمتر از مقادیر (الف) تا (پ) این بند در نظر گرفته شود:

    الف- یک ششم ارتفاع یا دهانه آزاد عضو  

    ب- ضلع بزرگتر مقطع مستطیلی شکل یا قطر مقطع دایرهای شکل  

    پ- ۴۵۰ میلیمتر  

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۲

    مقدار آرماتور عرضی لازم در ناحیه بحرانی بر اساس ضوابط زیر تعیین میشود: 

    الف- در ستون‌های با مقطع دایره نسبت حجمی آرماتور دورپیچ یا تنگهای‌ حلقوی، ρx نباید کمتر از دو مقدار بدست آمده از روابط (۹-۲۳-۱) و (۹-۲۳ -۲) باشد:

    ب- در ستونهای با مقطع مربع مستطیل سطح مقطع کل تنگهای ویژه در هر امتداد، Ash، نباید کمتر از دو مقدار بدست آمده از روابط (۹-۲۳-۳) و (۹-۲۳ -۴) باشد:

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۳

    درستون‌هایی که مقاومت هسته ستون به تنهایی جوابگوی بارهای وارده از جمله بارهای ناشی از زلزله میباشد، نیازی به کنترل روابط ۹- ۲۳-۱ و ۹-۲۳-۲ نیست. 

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۴

    قطر میلگردهای عرضی در ناحیه بحرانی نباید کمتر از ۸ میلیمتر باشد. فاصله سفره میلگردها از یکدیگر نباید بیشتر از مقادیر (الف) تا (پ) این بند باشد: 

    الف- یک چهارم ضلع کوچکتر مقطع ستون  

    ب- شش برابر کوچکترین قطر میلگرد طولی  

    پ- ۱۲۵ میلیمتر  

    ت- فاصله اولین خاموت از بر اتصال ستون به تیر نباید بیشتر از نصف فاصله خاموتها در نظر گرفته شود.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۵

    آرماتور عرضیدر ناحیه بحرانی را میتوان با تنگهای ویژه یکپارچه و یا تنگهای ویژه چند قطعهای که با یکدیگر پوشش دارند، ساخت. همچنین میتوان از میلگردهای رکابی با قطر و فاصله مشابه تنگها که دارای خم۹۰ درجه در یک انتهای آن است، استفادهکرد. هر دو انتهای میلگردهای دوخت باید در برگیرنده یک میلگرد طولی باشد و محل خم ۹۰ درجه آن باید در امتداد میلگرد طولی یک در میان عوض شود.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۶

    در هر مقطع عضو فاصله میلگرد دوخت یا ساقهای تنگها از یکدیگر در جهت عمود بر محور طولی عضو، نباید بیشتر از ۳۵۰ میلیمتر باشد.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۷

    در عضوهایی‌که بر اثر تغییرمکان جانبی غیرالاستیک قاب در مقطعی غیر از مقاطع انتهایی آن امکان تشکیل مفصل پلاستیک وجود داشته باشد، در هر سمت آن مقطع طولی به اندازه lo ناحیه بحرانی تلقی شده و در آن باید میلگرد گذاری عرضی ویژه اجرا شود.

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۸

    در عضوهایی که بار اعضای با سختی زیاد را تحمل می‌کنند، مانند عضوهای واقع در زیر دیوار بتن آرمه، در تمام طول عضو باید آرماتورگذاری عرضی ویژه اجرا شود. بعلاوه این آرماتور گذاری باید در قسمتی از آرماتور طولی عضو که به اندازه طول گیرایی است و در داخل دیوار قرار دارد، ادامه داده شود. ضابطه ادامه آرماتورگذاری عرضی ویژه در دیوار، در مورد عضوهایی که روی دیوار قرار دارند نیز باید رعایت شود.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۹

    در عضوهایی که قسمتی از ارتفاع آنها با یک دیوار بتنی گرفته شده است، در تمام قسمت آزاد عضو باید آرماتورگذاری ویژه اجرا شود.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۱۰

    در محل اتصال عضو به شالوده، آرماتور طولی عضو که به داخل شالوده برده شده است باید در طولی حداقل برابر با ۳۰۰ میلیمتر با آرماتورگذاری عرضی ویژه تقویت گردد. 

    ۹-۲۳-۴-۲-۳-۱۱

    در قسمتهایی از طول عضو که آرماتورگذاری عرضی ویژه اجرا نمی شود باید آرماتور عرضی به صورت دورپیچ یا تنگ ویژه به قطر ۸ میلیمتر به کار برده شود. فاصله سفره های این میلگردها از یکدیگر باید بر اساس نیاز طراحی برای برش تعیین شوند ولی در هرحال این فاصله نباید بیشتر از نصف ضلع کوچکتر مقطع مستطیلی شکل عضو، نصف قطر مقطع دایرهای شکل عضو، شش برابر قطر میلگرد طولی و یا ۲۰۰ میلیمتر اختیار شود.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۴  حداقل مقاومت خمشی ستون‌ها

    ۹-۲۳-۴-۲-۴-۱

    در تمامی اتصالات تیرها به ستونها، به جز موارد گفته شده در بندهای ۳-۴-۲-۴-۲۳-۹ و ۲-۴-۲-۴-۲۳-۹ لنگرهای خمشی مقاوم ستو‌ن‌ باید در رابطه (۵-۲۳-۹) صدق کنند:

    در این رابطه:

    Mc∑ = مجموع لنگرهای مقاوم خمشی ستون‌ها در بالا و پایین اتصال است که در بر اتصال محاسبه شده باشند. لنگرهای مقاوم خمشی ستونها باید برای نامساعدترین حالت بار محوری، در جهت بارگذاری جانبی مورد نظر، که کمترین مقدار لنگرها را به دست دهد، محاسبه شوند.

    Mc∑ = مجموع لنگرهای مقاوم خمشی تیرها در دو سمت اتصال است که در بر اتصال محاسبه شده باشند.  

    جمع لنگرها در رابطه ۹- ۲۳-۵ باید چنان صورت گیرد که لنگرهای ستون‌ها در جهت مخالف لنگرهای تیرها قرار گیرند. رابطه ۹-۲۳-۵ باید در حالاتی که لنگرهای خمشی تیرها در دو جهت در صفحه قائم قاب، عمل نمایند برقرار باشد.  

    ۹-۲۳-۴-۲-۴-۲

    چنانچه تعداد ستون‌های موجود در یک طبقه در یک قاب بیشتر از چهار عدد باشند، از هر چهار ستون یک ستون میتواند رابطه (۹- ۲۳-۵) را ارضا نکند. 

    ۹-۲۳-۴-۲-۴-۳

    ستونهای قاب‌های یک و دو طبقه و نیز ستونهای طبقه آخر در قابهای چند طبقه میتوانند رابطه (۹- ۲۳-۵) را ارضا نکنند. در این صورت این ستونها باید ضابطه بند ۴-۴-۲-۴-۲۳ -۹ را ارضا نکنند. در این صورت این ستون‌ها باید ضابطه بند ۵-۴-۲-۴-۲۳-۹ نمی‌شود.

    ۹-۲۳-۴-۲-۴-۴

    چنانچه ستونی رابطه (۹-۲۳-۵) را ارضا نکند، باید در تمام طول دارای میلگردگذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بند‌های ۶-۳-۲-۴-۲۳-۹ تا ۲-۳-۲-۴-۲۳- ۹ باشد.

    ۹-۲۳-۴-۲-۴-۵

    چنانچه ستونی ضابطه بند ۹-۲۳-۴-۲-۴-۱ را تأمین نکند باید از کمک آن به سختی جانبی و مقاومت ساختمان در مقابل بار جانبی زلزله صرفنظر شود. این ستون در هر حال باید ضوابط بند ۹- ۲۳-۴-۶ را تأمین نماید.  

    ۹-۲۳-۴-۳ دیوارهای سازهای، دیافراگمها و خرپاها  

    ۹-۲۳-۴-۳-۱ محدودیت‌های هندسی  

    ۹-۲۳-۴-۳-۱-۱

    در دیوارهای سازهای محدودیت‌های هندسی (الف) و (ب) این بند باید مورد توجه قرار گیرند:  

    الف- ضخامت دیوار نباید کمتر از ۱۵۰ میلیمتر اختیار شود.  

    ب- در دیوارهایی که در آنها اجزای مرزی مطابق بند ۹-۲۳-۴-۳-۳ به کار گرفته میشود، عرض عضو مرزی نباید کمتر از ۳۰۰ میلیمتر در نظر گرفته شود.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۱-۲

    در دیوارهای سازهای باید تا حد امکان از ایجاد بازشوهای با ابعاد بزرگ خودداری کرد. در مواردی که ایجاد این بازشوها اجتناب ناپذیر باشد باید موقعیت هندسی آنها را طوری در نظر گرفت که دیوار بتواند به صورت دیوارهای همبسته عمل نماید. در غیر این صورت باید با کمک تحلیل دقیق یا آزمایشهای مناسب اثر وجود بازشو در عملکرد دیوار بررسی شود. 

    ۹-۲۳-۴-۳-۱-۳

    در دیافراگم‌هایی‌که بازشوهای با ابعاد بزرگ در آنها وجود دارد، شکل و موقعیت بازشو نباید روی سختی جانبی دیافراگم اثر تعیین کننده داشته باشد. رفتار دیافراگم‌ها در هر حالت باید با فرض های تحلیل در ارتباط با درجه صلبیت آنها مطابقت داشته باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۳-۱-۴

    در طراحی دیوارهای با مقطع U و T عرض مؤثر بال، اندازه‌گیری شده از بر جان در هر سمت، که در محاسبات به کار برده می‌شود نباید بیشتر از مقادیر (الف) و (ب) این بند در نظر گرفته شود، مگر آنکه با تحلیل دقیق تر بتوان مقدار آن را تعیین کرد: 

    الف- نصف فاصله بین جان دیوار تا جان دیوار مجاور  

    ب- ده درصد ارتفاع کل دیوار  

    ۹-۲۳-۴-۳-۱-۵

    ضخامت دیافراگم‌های بتن آرمه در جا یا دالهای بتنی رویه تیرهای فولادی یا قطعات پیش ساخته بتن آرمه که به صورت مرکب عمل نموده و از آنها به عنوان دیافراگم برای انتقال و توزیع نیروی زلزله استفاده میشود، نباید کمتر از ۵۰ میلیمتر باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۳-۱-۶

    دالهای بتنآرمه که روی کفهای مرکب از قطعات پیشساخته ریخته میشوند را میتوان به عنوان دیافراگم منظور نمود، مشروط بر آنکه اتصالات این دالها به دستکها، کلافها، جمعکنندهها و سیستمهای مقاوم چنان طراحی گردند که قادر به انتقال نیروهای وارده باشند.  سطوح بتنهای پیش ساخته در محل اتصال با دال بتنآرمه درجا باید زبر، تمیز و عاری از مواد اضافی باشند.  

    آرماتورهای قائم و افقی ۲-۳-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۳-۲-۱

    در دیوارهای سازهای نسبت آرماتور در هیچ یک از دو امتداد قائم و افقی نباید کمتر از ۰/۲۵ درصد باشد، مگر آنگه نیروهای برشی نهایی موجود در مقطع دیوار از ۰/۵AcvVc کمتر باشد. در این حالت برای حداقل میلگرد مورد نیاز در دیوار باید ضوابط بند ۹-۱۹-۴ رعایت شود. 

    ۹-۲۳-۴-۳-۲-۲

    نسبت میلگرد قائم در هیچ ناحیه از طول دیوار نباید از چهار درصد بیشتر باشد. 

    ۹-۲۳-۴-۳-۲-۳

    فاصله محور تا محور میلگردها از یکدیگر در هر دو امتداد قائم و افقی نباید بیشتر از ۳۵۰ میلیمتر اختیار شود. 

    در اجزای مرزی فاصله میلگردهای قائم نباید بیشتر از ۲۰۰ میلیمتر در نظر گرفته شوند.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۲-۴

    در دیوارهایی که نیروی برشی نهایی در مقطع آنها از AcvVc بیشتر است، کارگیری دو شبکه میلگرد الزامی است.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۲-۵

    در اعضای خرپاها، دستکها، کلافها، و اجزای جمع کننده نیروها که در آنها تنش فشاری بیشتر از ۰/۳۱fcd باشد، باید در سراسر طول قطعه، میلگرد گذاری عرضی ویژه مطابق بندهای -۳-۲-۴-۲۳-۹ تا ۲-۳-۲-۴-۲۳- ۹ انجام شود. این میلگرد گذاری را در قسمتهایی از طول قطعه که در آنها تنش فشاری بتن از ۰/۲۳fcd کمتر باشد، می توان قطع کرد. تنش فشاری در قطعه زیر اثر بارهای نهایی و با فرض توزیع خطی تنش در مقطع و بر اساس مشخصات مقطع ترک‌نخورده محاسبه می‌شود.

    ۹-۲۳-۴-۳-۲-۶

    تمامی میلگردهای ممتد در دیوارهای سازهای، دیافراگمها، خرپاها، دستکها، کلافها و اعضای جمع کننده نیروها باید به عنوان میلگردهای کششی مطابق ضوابط بند ۹-۲۳-۴-۴-۳ مهار یا وصله شوند.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۳ اجزای مرزی در دیوارهای سازهای و در دیافراگم‌ها  

    ۹-۲۳-۴-۳-۳-۱

    در کناره‌ها و اطراف بازشوها در دیوارهای سازه‌ای و دیافراگم‌ها که در آنها تنش فشاری بتن در دورترین تار فشاری مقطع تحت اثر بارهای نهایی، به انضمام اثر زلزله، از ۰/۳۱fcd بیشتر باشد، باید اجزای لبه مطابق ضوابط بندهای ۴-۳-۳-۴-۲۳-۹ تا ۲-۳-۳-۴-۲۳- ۹ پیش بینی شود. مگر آنکه در تمام طول دیوار یا دیافراگم میلگردگذاری عرضی ویژه پیش بینی شده باشد. اجزای مرزی را میتوان از مقطعی در امتداد طول دیوار که تنش فشاری بتن در آن از ۰/۲۳fcd کمتر باشد، در جهت ارتفاع قطع کرد. تنش فشاری بتن با فرض توزیع خطی تنش در مقطع دیوار و بر اساس مشخصات مقطع ترکنخورده محاسبه می شود.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۳-۲

    اجزای مرزی دردیوارها باید در حالت حدی نهایی مقاومت برای مجموع بارهای قائم وارد به دیوار شامل بارهای اجزای مرتبط با دیوار و وزن دیوار و نیروی محوری ناشی از لنگر واژگونی حاصل از نیروهای جانبی زلزله طراحی شوند.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۳-۳

    اجزای مرزی در دیافراگمها باید در حالت حدی نهایی مقاومت برای مجموع نیروهای محوری که در صفحه دیافراگم عمل میکنند و نیروی محوری ناشی از تقسیم لنگر خمشی موثر در مقطع دیافراگم به فاصله بین دو جزء لبههای دیافراگم در آن مقطع طراحی شوند.

    ۹-۲۳-۴-۳-۳-۴ 

    اجزای مرزی باید در سراسر طول خود مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۲-۴-۲۳-۹ تا ۶-۳-۲-۴-۲۳-۹ آرماتورگذاری عرضی ویژه شوند.

    ۹-۲۳-۴-۳-۳-۵

    در دیوارهایی که دارای اجزای لبه‌ای هستند، میلگردهای افقی دیوار باید در ناحیه محصور شده اجزای لبه مهار شوند، به طوری که امکان بوجود آمدن تنش کششی در حد مقاومت تسلیم در آنها میسر گردد.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۳-۶

    در دیوارهایی که دارای اجزای مرزی نیستند آرماتورهای افقی دیوار باید به قلاب استاندارد ختم شوند و میلگردهای قائم لبههای دیوار را دربر گیرند. درغیر این صورت میلگردهای قائم لبه دیوار باید به وسیله رکابی‌هایی که دارای قطر و فاصله مشابه میلگرد افقی هستند و به آنها وصله میشوند، نگهداری شوند. در مواردی که نیروی برشی نهایی در مقطع دیوار Acvvc۰/۵ کمتر است، رعایت ضوابط این بند الزامی نیست.

    ۹-۲۳-۴-۳-۴ تیرهای همبند در دیوارهای همبسته  

    ۹-۲۳-۴-۳-۴-۱

    تیرهای همبند در دیوارهای همبسته که در آنها نیروی برشی نهایی از ۲Acvvc بیشتر و نسبت طول دهانه آزاد به ارتفاع مقطع آنها از ۲ کمتر باشد، باید مطابق ضوابط بندهای ۳-۴-۳-۴-۲۳-۹ و ۲-۴-۳-۴-۲۳-۹ آرماتورگذاری شوند، در غیر اینصورت آرماتورگذارری در این تیرها مطابق ضوابط قطعات خمشی انجام می‌شود. عرض این تیرها در هیچ حالت نباید کمتر از ۲۰۰ میلیمتر اختیار شود.  

    ۹-۲۳-۴-۳-۴-۲

    مقاومت برشی در تیرهای همبند باید کلاً به وسیله آرماتورهای قطری که به صورت ضربدری و متقارن در سراسر طول تیر ادامه داشته و در دیوارهای طرفین تیر در طولی به اندازه یک و نیم برابر طول گیرایی میلگردها مهار میشوند، تأمین گردد. سطح مقطع آرماتور قطری در هر یک از شاخه های ضربدری از رابطه (۹-۲۳-۶) محاسبه میشود:

    در این رابطه α زاویه بین میلگرد قطری و محور طولی تیر است. 

    ۹-۲۳-۴-۳-۴-۳

    آرماتورهای قطری باید به وسیله میلگردهای عرضی به صورت دورپیچ یا تنگ با قطر حداقل ۸ میلیمتر محصور شوند، حداکثر فاصله میلگردهای عرضی از یکدیگر برابر با کوچکترین سه مقدار (الف) تا (پ) این بند است:  

    الف- ۸ برابر قطر کوچکترین میلگرد قطری  

    ب- ۲۴ برابر قطر تنگها یا دورپیچها  

    پ- ۱۲۵ میلیمتر  

    ۹-۲۳-۴-۳-۴-۴

    مقاومت خمشی تأمین شده توسط میلگردهای قطری را میتوان در محاسبه ظرفیت خمشی تیر همبند منظور کرد.  

    درزهای اجرایی ۵-۳-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۳-۵-۱

    تمامی درزهای اجرایی در دیوارها و دیافراگم‌ها باید ضوابط بند ۹-۱۲-۲ را تأمین کند. سطح این درزها باید زبری گفته شده در بند ۹-۱۵-۱۳-۳-۵ را دارا باشند. ضوابط طراحی درزهای اجرایی برای برش در بند ۹-۱۵-۱۳-۳-۲ آمده است. 

    ۹-۲۳-۴-۴ اتصالات تیر به ستون در قاب‌ها  

    ضوابط کلی طراحی ۱-۴-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۴-۱-۱

    طراحی اتصالات تیرها به ستون‌ها در قاب‌ها برای برش باید براساس رابطه  (۹-۱۵-۱) صورت می‌گیرد. مقادیر Vu و Vr در این رابطه باید طبق ضوابط بندهای ۲-۱-۴-۴-۲۳-۹ و ۳-۱-۴-۴-۲۳-۹ تعیین شوند.

    ۹-۲۳-۴-۴-۱-۲

    نیروی برشی نهایی موثر به اتصال، Vu، باید براساس تنش کششی برابر ۱/۴۷fyd که ممکن است در میلگردهای کششی تیرهای دو سمت اتصال و نیز برش موجود درستوه‌های بالا و پایین اتصال پدید آید، محاسبه گردد.

    f ۴۷ ۱ که ممکن است در میلگردهای کششی تیرهای دو سمت اتصال و نیز برش موجود در برای تعیین این مقادیر فرض میشود در تیرهای دو سمت اتصال مفصل‌های پلاستیک با ظرفیت‌های خمشی مثبت یا منفی، برابر با لنگرهای خمشی مقاوم متحمل، Mpr ، در مقاطع بر اتصال تشکیل شده باشند. جهت های این لنگرها باید به صورتی در نظر گرفته شوند که بیشترین برش در اتصال ایجاد شود.

    ۹-۲۳-۴-۴-۱-۳

    نیروی برشی مقاوم نهایی اتصال، Vr،را میتوان با شرط رعایت ضوابط بند  ۹-۲۳-۴-۴-۲ حداکثر برابر با مقادیر (الف) تا (پ) این بند در نظر گرفت:

    الف- برای اتصالات محصور شده در چهار سمت ۱۲Ajvc

    ب- برای اتصالات محصور شده در سه سمت و یا در دو سمت مقابل هم ۹Ajvc

    پ- برای سایر اتصالات  ۷/۵Ajvc

    یک اتصال زمانی توسط نیرویی که به یک وجه آن میرسد محصور شده تلقی میگردد که تیر حداقل سه‌چهارم سطح آن اتصال را پوشانده باشد.  

     آرماتورگذاری ۲-۴-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۴-۲-۱

    در تمامی اتصالات به جز آنهایی که در بند ۹-۲۳-۴-۴-۲-۲ گفته شدهاند، باید آرماتورگذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بندهای ۶-۳-۲-۴-۲۳-۹ تا ۲-۳-۲-۴-۲۳- ۹ به کار برده شود.

    ۹-۲۳-۴-۴-۲-۲

    در اتصالاتی که در چهار سمت توسط تیرها محصور شدهاند و عرض تیرها کمتر از سه چهارم بعد ستونی که به آن متصل میشوند، نیستند، باید در طولی به اندازه کوتاه ترین ارتفاع تیر در اتصال آرماتورگذاری عرضی ویژه، مساوی با نصف آنچه در بند ۹-۲۳-۴-۴-۲-۱ گفته شد، به کار برده شود. فاصله آرماتورهای عرضی در این اتصالات را میتوان تا ۱۵۰ میلیمتر افزایش داد. 

    ۹-۲۳-۴-۴-۲-۳

    آرماتورهای طولی تیرها که به ستون ختم میشوند باید تا انتهای دیگر هسته محصور شده ستون ادامه یابند و در صورت کششی بودن مطابق ضوابط بند ۹-۲۳-۴-۴-۳ و در صورت فشاری بودن مطابق ضوابط فصل بیست و یکم مهار شوند.  

    ۹-۲۳-۴-۴-۲-۴

    در تیرهایی که آرماتور طولی آنها از داخل هسته محصور شده ستون عبور نمیکنند، در صورتی که این آرماتورها توسط تیر دیگری که به اتصال میرسد محصور نشده باشند، باید در سراسر طول آرماتور طولی که در خارج از هسته ستون قرار دارند آرماتور گذاری عرضی ویژه اجرا شود. 

    ۹-۲۳-۴-۴-۳ طول گیرایی میلگردهای کششی  

    ۹-۲۳-۴-۴-۳-۱

    طول گیرایی میلگردهای قلابدار، ldh، که‌خم آنها ۹۰ درجه است باید با استفاده  از رابطه (۹-۲۱-۵) در نظر گرفته شود. طول گیرایی قلاب همچنین نباید کمتر از مقادیر: ۸ برابر قطر میلگرد و ۱۵۰ میلیمتر اختیار گردد. 

    ۹-۲۳-۴-۴-۳-۲

    قلاب ها باید در هسته محصورشده ستون‌ها و یا در اجزای لبه دیوارها مهار شوند.  

    ۹-۲۳-۴-۴-۳-۳

    طول گیرایی میلگردهای مستقیم، ld، در میلگردهای تحتانی، مطابق تعریف بند۹-۲۱-۲-۴-۱ ،نباید کمتر از ۲/۵ برابر طول گیرایی میلگردهای قلابدار و در میلگردهای فوقانی نباید کمتر از ۳/۵ برابر طول گیرایی میلگردهای قلابدار منظور گردد.  

    ۹-۲۳-۴-۴-۳-۴

    میلگردهای مستقیمی که به یک اتصال ختم می‌شوند باید از داخل هسته محصور شده ستون و یا جزء لبه دیوار عبور داده شوند. طول گیرایی برای آن قسمت از میلگردهایی که در خارج از هسته محصور شده قرار دارند، باید به اندازه۱/۶ برابر افزایش داده شود.    

    ۹-۲۳-۴-۵ ضوابط طراحی برای برش  

    ۹-۲۳-۴-۵-۱ اعضای تحت خمش و تحت فشار و خمش در قابها  

    ۹-۲۳-۴-۵-۱-۱

    در اعضای تحت خمش و تحت فشار و خمشدر قاب‌ها، کنترل حالت حدی نهایی مقاومت در برش باید براساس رابطه (۹-۱۵-۱) صورت گیرد.

    مقادیر Vu و Vr در این رابطه باید طبق ضوابط بندهای ۴-۱-۵-۴-۲۳ -۹ تا ۲-۱-۵-۴-۲۳- ۹ محاسبه شوند.

    ۹-۲۳-۴-۵-۱-۲

    نیروی برشی نهایی، Vu،در اعضای خمشی باید با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای قائم و لنگرهای خمشی موجود در مقاطع انتهایی عضو با فرض آنکه در این مقاطع مفصل‌های پلاستیک تشکیل شده‌اند، تعیین شود. ظرفیت خمشی مفصلهای پلاستیک، مثبت یا منفی باید برابر با لنگر خمشی مقاوم محتمل مقطع، Mpr ، در نظر گرفته شود. جهت های این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شوند که نیروی برشی ایجاد شده در عضو بیشترین باشد.  

    ۹-۲۳-۴-۵-۱-۳

    نیروی برشی نهایی، Vu ، در اعضای تحت فشار و خمش باید برابر با کمترین دو مقدار (الف) و (ب) این بند نظر گرفته شود ولی این نیرو در هیچ حالت نباید کمتر از مقدار نیروی برشی باشد که از تحلیل ساختمان زیر اثر بارهای نهایی ناشی از بارهای قائم و نیروی جانبی زلزله به دست آمده است.  

    الف- نیروی برشی ایجاد شده در عضو زیر اثر نیروهای استاتیک وارد به آن شامل بارهای قائم، در صورت وجود، و لنگرهای خمشی موجود در مقاطع انتهایی آن با فرض آنکه در این مقاطع مفصل‌های پلاستیک تشکیل شده باشد، میگردد. ظرفیت خمشی مفصلهای پلاستیک، مثبت یا منفی، باید برابر لنگر خمشی مقاوم محتمل مقطع، Mpr ، در نظر گرفته شود و در تعیین آن باید نامساعدترین نیروی محوری نهایی موجود که در عضو منتج به بیشترین لنگر خمشی میشود، منظور گردد. جهت‌های این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شود که نیروی برش ایجاد شده در عضو بیشترین باشد.  

    ب- نیروی برشی ایجاد شده در عضو با فرض آنکه در تیرهای متصل به دو انتهای عضو، در مقاطع مجاور به اتصال‌ها، مفصلهای پلاستیکی با مشخصات گفته شده در بند ۹-۲۳-۴-۵-۱-۲ تشکیل شده باشند. جهت‌های این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شوند که نیروی برش ایجاد شده در عضو مورد نظر بیشترین باشد.  

    ،میلهای مقاطع نهایی برشی مقاومت

    ۹-۲۳-۴-۵-۱-۴

    مقاومت برش نهایی مقاطع میله‌ای ، Vr ، باید بر اساس رابطه (۹ـ۱۵ـ۲) محاسبه شود. در اعضایی از قاب که در آنها نیروی فشار محوری کمتر از ۰/۰۷۵fcdAg باشد و نیروی برشی ناشی از زلزله در نواحی بحرانی تیرها، مطابق بند ۹-۲۳-۴-۵-۱-۳ ،و در نواحی lo ، ستون‌ها، مطابق بند ۹-۲۳-۴-۵-۱-۳ ،بزرگتر از نصف نیروی برشی طرح، Vu ، باشد نیروی برشی مقاوم Vc ، در این نواحی مساوی صفر منظور می‌گردد. منظور از نیروی برشی ناشی از زلزله، نیروی برشی ایجاد شده در عضو به علت اختلاف لنگرهای خمشی موجود در مفصلهای پلاستیکی ایجاد شده در دو انتهای عضو بر طبق ضوابط بند ۹-۲۳-۴-۵-۱-۲ است.  

    ۹-۲۳-۴-۵-۱-۵

    خاموت‌هایی که برای مقاومت در برابر برش به کار برده می‌شوند، در قسمت‌های خاصی از عضو که در بندهای ۳-۱-۴-۲۳- ۹ ، ۳-۲-۴-۲۳-۹ و ۲-۴-۴-۲۳-۹ مشخص شده‌اند، باید از نوع تنگ ویژه باشند.

    دیوارهای سازه‌ای و دیافراگم‌ها ۲-۵-۴-۲۳-۹ 

    ۹-۲۳-۴-۵-۲-۱

    در دیوارهای سازه‌ای و دیافراگم‌ها، کنترل حالت حدی نهایی مقاومت در برش باید بر اساس رابطه (۹ -۲۳-۷) صورت گیرد:  

    در این رابطه Vuنیروی برشی نهایی است که از تحلیل سازه زیر اثر بارهای نهایی ناشی از بارهای قائم و بارهای جانبی زلزله به دست آمده است و Vrمقاومت برشی نهایی مقطع است که مطابق بند ۹-۲۳-۴-۵-۲-۲ محاسبه میشود. φn ضریب اصلاحی مقاومت است که در این قطعات مساوی با ۰/۷ منظور میگردد.

    ۹-۲۳-۴-۵-۲-۲

    مقاومت برشی نهایی مقطع، Vr ، با استفاده از رابطه (۹-۲۳-۸ (محاسبه میشود:

    در این روابط αc ضریبی است که به شرح (الف) تا (پ) این بند در نظر گرفته میشود:

    الف- در دیوارها و دیافراگم‌هایی که در آنها نسبت  hw/lw بزرگتر یا مساوی ۲ است، αc = ۱

    ب- در دیوارها و دیافراگمهایی که در آنها نسبت hw/lw کوچکتر یا مساوی ۱/۵ است، αc = ۱/۵

    پ- در دیوارها و دیافراگم‌هایی‌که در آنها نسبت hw/lw بین ۱/۵ و ۲ است، ضریب αc با درون‌یابی خطی بین اعداد فوق تعیین می‌شود.

    خطی بین اعداد فوق تعیین میشود.  

    ۹-۲۳-۴-۵-۲-۳

    در تعیین مقاومت برشی نهایی مقطع در قطعات یک دیوار یا یک دیافراگم مقدار ضریب αc باید برای بیشترین مقدار hw/lw در کل دیوار یا دیافراگم و در قطعه مورد نظر محاسبه شود.

    ۹-۲۳-۴-۵-۲-۴

    میلگردهای برشی در دیوار یا دیافراگم باید در صفحه دیوار یا دیافراگم در دو جهت عمود بر هم توزیع شوند به طوری که در این دو جهت مقاومت برشی ایجاد نمایند. در مواردی که نسبت hw/lw کمتر از ۲ است نسبت میلگرد قائم، ρv ، نباید کمتر از میلگرد افقی برشی، ρn ، در نظر گرفته شوند.

    ۹-۲۳-۴-۵-۲-۵

    مقاومت برشی نهایی مقطع، Vr ، در دیوارهایی که متشکل از تعدادی پایه‌های دیوارگونه‌اند و بطور مشترک نیروی جانبی واحدی را تحمل می‌کنند نباید بیشتر از ۴Acpvc در نظر گرفته شود. در این دیوارها مقاومت برش نهایی مقطع هر پایه دیوار گونه نیز نباید بیشتر از ۵Acpvc منظور گردد. Acp سطح مقطع هر پایه دیوارگونه و Acv مجموع سطح مقطع‌های این پایه‌ها است.

    ۹-۲۳-۴-۵-۲-۶

    مقاومت برش نهایی مقطع در قطعات افقی در دیوارها، نظیر تیرهای رابط در دیوارهای همبسته نباید بیشتر از ۵Acpvc در نظر گرفته شود. Acp سطح مقطع قطعه افقی دیوار است.  

    ۹-۲۳-۴-۶ اعضایی از قاب‌ها که برای تحمل نیروهای زلزله طراحی نمیشوند

    ۹-۲۳-۴-۶-۱

    اعضایی از قابها که برای تحمل نیروهای زلزله به کار گرفته نمی‌شوند باید با توجه به لنگرهای خمشی ایجاد شده درآنها زیر اثر تغییر مکان جانبی مساوی دو برابر آنچه در زیر اثر بار نهایی در ساختمان ایجاد می‌شود، بر اساس ضوابط بندهای ۱-۱-۶-۴-۲۳-۹ و ۲-۱-۶-۴-۲۳-۹ طراحی شوند.

    ۹-۲۳-۴-۶-۱-۱

    چنانچه لنگر خمشی ایجاد شده در عضو بیشتر از لنگر خمشی مقاوم عضو، Mr ، باشد در اعضای خمشی باید ضابطه آرماتورگذاری طولی بند ۹-۲۳-۴-۱-۲-۱ و در اعضای تحت فشار و خمش باید ضوابط آرماتورگذاری عرضی بند ۹-۲۳-۴ -۲-۳ رعایت شود. بعلاوه تمامی این اعضاء باید بر اساس ضوابط قسمت ۹-۲۳ -۴-۵ برای برش طراحی شوند.

    ۹-۲۳-۴-۶-۲

    چنانچه لنگر خمشی ایجاد شده در عضو کمتر از لنگر خمشی مقاوم عضو، Mr، باشد در اعضای خمشی باید ضابطه آرماتورگذاری طولی بند

    ۹-۲۳-۴-۱-۲-۱ رعایت شود.  

    ۹-۲۳-۴-۶-۲-۱

    تمامی اعضای تحت فشار و خمش که در آنها ضوابط آرماتور گذاری عرضی مطابق بند ۳-۲-۴-۲۳-۹ رعایت نشده باشد، باید مطابق ضوابط بند های ۲-۲-۶-۴-۲۳- ۹ تا ۴-۲-۶-۴-۲۳-۹ آرماتورگذاری شوند.

    ۹-۲۳-۴-۶-۲-۲

    خاموت‌ها باید دارای قلاب‌های با زاویه حداقل ۱۳۵درجه و طول مستقیم به اندازه حداقل ۶ برابر قطر خاموت‌ها یا ۶۰ میلی‌متر باشد. استفاده از قلاب‌های دوخت مطابق تعریف این فصل نیز بلامانع است.  

    با برابر طولی در عضو انتهای دو در

    ۹-۲۳-۴-۶-۲-۳

    در دو انتهای عضو در طولی برابر با lo ، مطابق تعریف بند ۱-۳-۲-۴-۲۳-۹ ، فاصله سفره‌های آرماتور عرضی از یکدیگر نباید بیشتر از مقادیر (الف) تا (پ) این بند در نظر گرفته شود:

    الف- ۸ برابر قطر کوچکترین میلگرد طولی 

    ب- ۲۴ برابر قطر خاموتها  

    پ- نصف کوچکترین ضلع مقطع عضو  

    فاصله اولین خاموت از بر اتصال عضو به تیر نباید بیشتر از نصف مقادیر فوق در نظر گرفته شود.  

    ۹-۲۳-۴-۶-۲-۴

    در قسمتی از طول عضو که شامل lo نمی‌شود، ضوابط آرماتور گذاری عرضی مشابه ضوابط ستون‌های عادی است.

    همراهان سایت مهندسین پویش می توانید مقاله مربوط به نکاتی از قوانین شهرداری طراحی ساختمان در برابر زلزله را نیز دنبال کنید.

    نکاتی از قوانین شهرداری طراحی ساختمان در برابر زلزله
    آیا این مقاله به سوالتان پاسخ داده است ؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


    دیدگاه ها بسته شده است

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *